زهرا زمانی
سهشنبههای گفت و گو
علیرضا زیلوچی: دید کلی خودتا را به کودکان کار بگویید
سارا بالابندی: در وهله اول باید به این دقت کنیم که چرا اصلا باید حق زندگی از کودکان گرفته بشود و سر چهارراه ها تقسیم بشوند و کودکیشان به تاراج گذاشته شود؟
ارشیا فرزانهنیا: متاسفانه مسئله کودکان کار از زمان انقلاب صنعتی رواج پیدا کرد، یعنی قبل از این آنقدر کودک بی سرپرست نداشتیم و در جریان اصلاحات عرضی آدمها بیپناه میشوند و مجبور به کار میشوند خیلی از آنها پدر و مادر ندارند و برای امرار معاش کار میکنند.
پس مشکل ما اقتصادی است و اگر ما اقتصاد پویایی داشته باشیم میتوانیم این بحران را حل کنیم؟
باید این مشکل ریشه یابی حل بشود و چه بسا کمکهای انفرادی به کودکان کار چه بسا در دراز مدت ضد آنها هم باشد و باعث شود.
زهرا زمانی: کودکان کار کودکانی از سن 5 تا 14 سال هستن که همیشه کار میکند و الان 250 ملیون کودک کار داریم که 61% آنها در آسیا 32%آفریقا و 7% در آمریکا هستند. و کار کردن صرفا تکدی گری یا دستفروشی نیست حتی روسپی گری و مواد فروشی و.. هم جزو اینها است.
موضوع دیگری که در رابطه با کودکان کار حتما باید بهش دقت کنیم این است که وجود کودکان کار باعث شده است که بازار کار برای افراد جوان تر خراب شود چون اینها با حقوق کمتری کار انجام میدهند، حتی میتوان گفت که ما قانون کار اشتباهی داریم میتواند یک دستمزد معین تغیین کند و اجازه ندهد که کارفرما کمتر پول بدهد آن وقت است که کار فرما خودش تصمیم میگیرد چه کسی برایش کار بکند.
محمد جاسمی: بنظرم صفر تا صد یک مشکل برمیگردد به دولت فشار اقتصادی و فقر باعث شده که کودکان به فکر کار بیافتند. همه ما در طول زندگیمان به خیلی از کودکان کار بر میخوریم که شبیه به هم هستند لحن صدا حتی ظاهر بحث مدد کاری اجتماعی حتی این موضوع را بدتر میکند چون اینها سازماندهی میشوند و پولشان گرفته میشود.
جدا از بحث فرهنگی که اشاره شد این کودکان از لحاظ فرهنگی هم هیچ وقت رشد نمیکنند و وارد قسمت بدی از جامعه قرار میگیرند.
زهرا زمانی: در ادامه صحبت های محمد این کودکان با توجه به کودکی بدی که سپری میکنند ممکن است نقش بدی در آینده اش داشته باشد و باعث شود به راه خلاف برود.
محمد ادیب: من دوست داشتم از اول صحبت تعریف درست تری از کودک کار ارائه بشود ما در فرهنگ هر منطقه ای که نگاه بکنیم سن کار متفاوت است در خیلی از شهر ها ممکن است کسی از کودکی اش کار بکند ولی کودک کار نباشد بهتر است ما استانداردهایمان را ایرانی کنیم.
بنظرم همیشه یک اجحافی است در حق این عزیزان و آن هم این است که آنها را با رنگ پوست و نژاد و درآمد یا حتی آینده خلافکار شذنشان میشناسیم که میتوان گفت خالی از حقیقت هم نیست اما این موضوع نباید مورد بحث ما باشد بلکه ما باید به این توجه کنیم که چگونه به این افراد کمک کنیم تا زندگی بهتری داشته باشند. اگر ما به آنها غذایی ندهیم ممکن است خیلی از آنها شب گشنه بخوابند پس نباید خودمان را با مقدار درامد آنها گول بزنیم.
سارا بالابندی: یکی از مواردی که ما حتما باید توجه کنیم علاوه بر مشکلات روحی این بچه ها باید به مشکلات جسمی مثل دیسک و آرتروز و... توجه کنیم و برای اینها درمانگاه یا پزشک هایی با دغدغه اجتماعی فراهم کنیم تا به آنها کمک کندپس حمایت باید همه جانبه باشد برای این کودکان.
آرین بنیادیان: اینکه ما راهکار های کشور های دیگر را به ایران تعمیم بدهیم کار بسیار اشتباهی است چون هر کشوری چالش های خاص خودش را دارد. این موضوع در ایران خیلی بزرگ تر از آن است که ما بتوانیم تکی حلش کنیم بنظرم تنها راه حل این است که یک سندیکا برای اینها راه بیفتد و صدای اینها بشود تا صدایشان شنیده شود. دولت ترجیح می دهد که صدای کسانی را بشنود که وابستگی زیادی به آنها دارد متاسفانه وابستگی به ما ندارد برای همین صدای ما راهم نمیشنود ولی اگر حمل و نقل اعتصاب کند حکومت سریع چالش ها را رفع میکند.
زهرا زمانی: ما نباید بشینیم و بگوییم که دولت کاری نمیکند، مهم این است ما چه میکنیم؟ ما برای بهبود زندگی این کودکان چه کار هایی تا الان کردهایم؟ من خودم بشخصه بعنوان یک معلم که توان آموزش دارم به کودکانی که جلوی دانشگاه تهران هستند آموزش خواندن و نوشتن می دهم این کاری است که از دست من بر میآید و انجام میدهم.
سارابالابندی: کاملا درست است! من هم به عنوان پرستار سعی میکنم از لحاظ بهداشت و درمان کمک کنم به کودکان کار اگر من این کار را انجام بدهم دو نفر از من میپرسند که چه کاری انجام میدهی و من هم توضیح میدهم و آنها هم جذب میشوند.
محمد ادیب: ما باید نگاه مادرانه داشته باشیم مادر هیچ وقت نمیگوید که این بچه بد است با خوب است میگوید غذا خورده است یا نه بنظرم باید ما کمک های ریز و دمه دستی انجام بدهیم.
آرین بنیادیان: اجماع نخبگان برای حل مشکلات کودکان کار.
ارشیا فرزانه نیا: تصویب و اجرای قانون کار.
علیرضا زیلوچی: سازمان های مردم نهاد را تقویت کنیم.