رحمت الله بیگدلی
تحزب و ضرورت انتخابات حزبی برای ایجاد حکومتی پاسخگو در ایران
بسمالله الرحمن الرحیم
بسیار خوشحال هستم که امروز توفیق حضور در جمع دوستان حزب اراده ملت ایران نصیبم شد. از جناب آقای آهی و همچنین مسئولین محترم حزب اراده ملت ایران سپاسگزارم که این فرصت را فراهم کردند.
درباره حزب اراده ملت ایران، لازم میدانم نکتهای عرض کنم. تا جایی که به خاطر دارم، جناب آقای دکتر حکیمیپور بعد از دوم خرداد ۱۳۷۶ در جلسهای که در زنجان برگزار شد، مسئله تأسیس این حزب را مطرح کردند. ایشان فرمودند که در صدد راهاندازی حزبی هستند و حتی درباره نام آن نیز بحثهای مفصلی صورت گرفت. یادم هست در تدوین اساسنامه و مرامنامه حزب، یکی دو جلسه ابتدایی حضور داشتم. سپس شرایطی پیش آمد که دیگر امکان ادامه همکاری برای من فراهم نشد. خواستم تأکید کنم که در همان اوایل تأسیس، در جریان شکلگیری این حزب بودهام. جناب آقای حکیمیپور واقعاً برای پایهگذاری حزب اراده ملت ایران زحمت بسیاری کشیدند و شایسته قدردانی ویژهاند، زیرا نهادی که ایشان در آن زمان بنیان گذاشتند، امروز به یک حزب مؤثر در کشور تبدیل شده است.
نکته دوم، در تکمیل فرمایش برادر عزیزمان جناب آقای آهی درباره تحزب در کشور است. ایشان به مسئله امنیتی اشاره کردند، اما من معتقدم ریشه این مسئله عمیقتر است. بخشی از مراکز قدرت، تحزب را در تعارض با جمهوری اسلامی میدانند؛ در حالیکه در قانون اساسی به وجود احزاب تصریح شده است. همین نگاه بدبینانه موجب شد از همان اوایل انقلاب نسبت به احزاب کمتوجهی شود و این روند هرچه پیش آمدیم شدیدتر شد. در ابتدای انقلاب، احزابی مانند حزب جمهوری اسلامی و برخی تشکلهای فراگیر وجود داشتند، اما با گذر زمان این بدبینی افزایش یافت.
برای رفع این بدبینی، کتابی نوشتم با عنوان «تحزب از منظر عقل و دین». در آن اثبات کردهام که اگر به جمهوری اسلامی و حتی به ولایت فقیه اعتقاد داشته باشیم، نه تنها تحزب منافاتی ندارد، بلکه بر اساس مبانی فقهی، تشکیل حزب واجب عینی است؛ همانند نماز. در این کتاب با دلایل فقهی و عقلی ثابت کردهام که امر به معروف و نهی از منکرِ واقعی، امر و نهی مردم نسبت به دولت است. امام خمینی (ره) در «تحریر الوسیله» تصریح کردهاند که اگر امر به معروف فردی اثر نداشته باشد، مردم باید به صورت جمعی و تشکیلاتی وارد عمل شوند. این نشان میدهد اصلاح حکومت بدون تحزب ممکن نیست. در کتاب، حدود ۱۶ یا ۱۷ دلیل فقهی و عقلی آوردهام که تشکیل حزب در نظام جمهوری اسلامی و ولایت فقیه ضروری است.
اما نکته آخر: برای آینده ایران و عبور از بحرانهای موجود، هیچ راهی جز انتخابات حزبی و حکومت حزبی نداریم. متأسفانه از ابتدای انقلاب تاکنون، انتخاب رؤسای جمهور عمدتاً فردمحور بوده است. مثلاً آقای احمدینژاد یا آقای روحانی و دیگران با حمایتهای مقطعی روی کار آمدند، اما پس از مدتی هیچ جریان یا گروهی مسئولیت عملکرد آنان را بر عهده نگرفت. مردم هم نمیدانند چه کسی پاسخگوست.
در کشورهای دموکراتیک، رقابت میان احزاب است. احزاب برنامه ارائه میکنند و اگر به وعدههای خود عمل نکنند، مردم در انتخابات بعدی به رقیب رأی میدهند. اما در کشور ما نه رئیسجمهور و نه نمایندگان مجلس متعهد به برنامه حزبی نیستند. به همین دلیل کشور به شکل دیمی و بعضاً پوپولیستی اداره میشود.
باید توجه داشت پوپولیسم دو نوع است: گاهی فرد واقعاً باورهای عوامانه دارد و بر اساس همان مردم را فریب میدهد؛ گاهی نیز فرد هیچ اعتقادی ندارد و صرفاً برای فریب جامعه شعارهای عوامپسند میدهد. در هر دو حالت، نتیجه چیزی جز آسیب به کشور نیست.
نمونهای از این مشکل را میتوان در ماجرای قرارداد کرسنت دید؛ قراردادی که ایران را با خطر جریمهای ۳۲ میلیارد دلاری مواجه کرده است. امروز یکی از ارزشمندترین ساختمانهای ایران در لندن توقیف شده و هیچکس مسئولیت این خسارتها را نمیپذیرد. اگر در کشور ما نظام حزبی واقعی وجود داشت، حزب رقیب میتوانست مردم را بسیج کرده و دولت را به پاسخگویی وادار کند.
بنابراین تأکید میکنم: تنها از طریق انتخابات حزبی و دولت حزبی است که میتوان حکومتی پاسخگو تشکیل داد و جلوی فساد و انحراف را گرفت.