نورالدین آهی
حزب اراده ملت ایران و نقش آن در دولت چهاردهم: بین پیشرو بودن و تأثیرگذاری واقعی
بسمالله الرحمن الرحیم
در رابطه با حزب اراده ملت ایران و جایگاه آن در دولت چهاردهم، لازم میدانم چند نکته را بیان کنم.
در مقطعی فشارهایی وجود داشت که دولت حزبی به نام «وفاق» تشکیل دهد. حتی چندین جلسه در این خصوص با رئیسجمهور برگزار شد، اما بنده به شدت مخالفت کردم. معتقدم وظیفه دولت تشکیل حزب نیست، بلکه باید از احزاب موجود حمایت کند؛ بهویژه دولت چهاردهم که برآمده از احزاب اصلاحطلب و مردمی همچون حزب اراده ملت است.
بارها با رئیسجمهور درباره حزب اراده ملت و نقش جناب آقای حکیمیپور و دوستان حزب گفتوگو داشتهام. اراده ملت نخستین حزبی بود که از دکتر پزشکیان حمایت کرد و در ستاد ایشان فعالیتی کمنظیر داشت. با این حال، متأسفانه در برخی موارد بیوفاییهایی صورت گرفت و نقش حزب بهاندازه کافی دیده نشد.
اگرچه آقای دکتر پزشکیان بارها اعلام کردهاند که «آدم حزبی» نیستند، اما برای نخستینبار پس از انقلاب، مشاوری در حوزه احزاب و تشکلها منصوب کردند و جلسات متعددی با احزاب، چه اصلاحطلب و چه اصولگرا، داشتهاند. این نشان میدهد نگاه ایشان به احزاب جدی است. با این حال، واقعیت این است که بسیاری از احزاب، نقش واقعی خود را در کادرسازی ایفا نکردهاند. یکی از وظایف اساسی احزاب همین کادرسازی است؛ در حالی که بعضاً شاهد هماهنگیهای صوری و توافقهای شبانه بر سر معرفی افراد هستیم.
یکی از دلایل مخالفت من با تشکیل حزب دولتی همین بود. اگر چنین حزبی تشکیل شود، به سرنوشت احزابی مانند کارگزاران یا مشارکت دچار خواهد شد و تنها نقش «ضربهگیر دولت» را بازی میکند، نه یک حزب حقیقی. اعتقاد ما این است که احزاب باید از پایین به بالا شکل بگیرند و دولت تنها نقش حامی را ایفا کند.
در حوزه امنیتی نیز چالشهایی وجود دارد. نگاه دستگاههای امنیتی کشور نسبت به احزاب همواره مثبت نبوده است. نخستین اقدام ما در دولت چهاردهم این بود که جلسات متعددی با دستگاههای امنیتی برگزار کنیم تا تبیین کنیم که احزاب برای کمک به دولت آمدهاند. در همین جنگ ۱۲ روزه اخیر نیز مشاهده شد که بیانیههای برخی احزاب بسیار عمیقتر و منطقیتر از برخی جریانهای رسمی بود. بنابراین یکی از مأموریتهای ما تغییر این نگاه منفی است.
باید تأکید کنم که در دولت چهاردهم، ما احزاب را شریک دولت میدانیم؛ بهویژه احزابی که در پیروزی رئیسجمهور نقش مؤثری داشتند، مانند حزب اراده ملت. حتی در استان زنجان، آقای دکتر حکیمیپور ریاست ستاد انتخاباتی دکتر پزشکیان را بر عهده داشتند. با وجود این، در برخی جاها نقش این حزب کمرنگ جلوه داده شد. ما در تلاش هستیم تا این جایگاه بهطور رسمی و شفاف شناخته شود.
در حوزه تشکلها نیز، آقای رئیسجمهور دو شعار مهم داشتند: «صدای بیصدایان» و «شایستهسالاری». بارها از ایشان پرسیدم این صداها کجایند و این شایستگان چگونه معرفی میشوند؟ ایشان پاسخ دادند که این صداها در دل تشکلها هستند؛ تشکلهایی که متشکل از دانشجویان، فرهیختگان و نخبگان کشورند. امروز بسیاری از این تشکلهای علمی، اقتصادی و اجتماعی با رئیسجمهور جلسات متعدد داشتهاند و طرحهای ارزشمندی ارائه کردهاند. خوشبختانه بخشی از این ظرفیتها در مدیریت ناترازیها به کار گرفته شده است.
تفاوت احزاب و تشکلها در همینجاست: در احزاب، بحث بیشتر بر سر معرفی وزیر و استاندار است، اما در تشکلها دغدغهها معطوف به مسائل واقعی مردم است؛ مثل احیای دریاچه ارومیه یا رسیدگی به آسیبهای اجتماعی. ما در دولت چهاردهم فضایی ایجاد کردهایم تا این صداها شنیده شود.
امروز بسیار خوشحالم که در جمع شما، اعضای حزب اراده ملت، حضور دارم. امیدوارم بتوانیم جلسهای مشترک با رئیسجمهور داشته باشیم و رابطهای نزدیک، مستمر و مؤثر میان احزاب و دولت برقرار کنیم. البته هستند کسانی که تلاش میکنند میان دولت و احزاب فاصله بیندازند، اما ما اعتقاد داریم همه صداها باید شنیده شود؛ چه همسو و چه غیرهمسو.
در خصوص گلایه دوستان در استانها، مخصوصاً خراسان جنوبی، مبنی بر اینکه گاهی از دعوتها جا ماندهاند، قول میدهم شخصاً این موضوع را پیگیری کنم. شما اعضای حزب اراده ملت را مستقیم معرفی کنید تا در سفرهای استانی به طور رسمی دعوت شوند.
در پایان تأکید میکنم: اراده ملت حزبی پیشرو در جریان اصلاحطلبی است و میتواند نقش مؤثرتری در تصمیمسازیهای کشور ایفا کند. من هم به سهم خود تلاش میکنم تا این نقش پررنگتر و تثبیتشدهتر باشد