زهرا زمانی
سهشنبههای گفتگو
سهشنبههای گفتگو
فرهنگ گفتگو؛ آداب امروز ما
تسهیلگر: علیرضا زیلوچی
علیرضا زیلوچی:
اول باید ببینیم هدف ما از یک گفتگو چیست. هدف شما از گفتگوهای سهشنبه چه بوده است؟
رضا باقری:
هدف ما تثبیت یک جمع بوده است؛ جمعی که پایدار باشد و در آن دوستیهای عمیق و ایدههای نو شکوفا شوند. در ابتدا میخواستیم این جلسات حالت حزبی داشته باشند، اما الان عضویت در حزب برای ما اولویت ندارد، بلکه فقط برپایی جمع اهمیت دارد. دوست داشتیم این جمع سخنمحور باشد، بهگونهای که همه صحبت کنند و از تجربیات زیستهشان بگویند.
محمد ادیب:
چون ما اکنون از زیرساختهای حزب استفاده میکنیم، بههرحال باید به موضوعاتی بپردازیم که برای حزب نیز سودمند باشند. مثلاً باید بیشتر به مسائل سیاسی-اجتماعی توجه کنیم. به نظر من در انتخاب موضوعات نباید کاملاً آزاد باشیم؛ افراد باتجربهتر باید فیلترهایی طراحی کنند تا موضوعات انتخابی در راستای دغدغههای حزب باشد.
رضا باقری:
اول باید معنای درست گفتگو را بفهمیم. گفتگو با این صحبتهای عادی و روزمره خیلی تفاوت دارد. گفتگو پیرامون مسائل حیاتی است که تأثیرات عمیقی بر فرد و جامعه میگذارد. اساساً گفتگو برای پرداختن به یک نیاز است که از مسئلهای شروع شده باشد. بنابراین، یک گفتگوی خوب نیازمند یافتن مسئله مشترک بین افراد است.
محمد ادیب:
حتی اگر خیلی مخالف باشیم، باز هم میتوانیم با یکدیگر گفتگو کنیم. چرا؟ چون شما دغدغه ایران دارید و من هم همین دغدغه را دارم. اما اگر با یک فرد سوئدی بخواهم گفتگو کنم، احتمالاً دغدغه مشترکی نخواهیم داشت و به همین دلیل نمیتوانیم گفتگوی مؤثری داشته باشیم. پس دغدغه مشترک، مهمترین اصل یک گفتگو است و ارزشها و ضدارزشها نیز باید همسو باشند.
زهرا زمانی:
پیدا کردن موضوعی که دغدغه همه باشد، کار سادهای نیست. با توجه به صحبتها، میتوان گفت که مهمترین اصل، پیدا کردن دغدغه مشترک است، اما این کار دشوار است.
علیرضا زیلوچی:
وقتی در جامعه ایران زندگی میکنیم، بسیاری از دغدغههایمان مشترک هستند. بهعنوان مثال، منافع ملی، کودکان کار، جنگ در منطقه و مسائل مشابه از دغدغههای مشترک ما هستند.
رضا باقری:
ما اکنون در شرایطی هستیم که مسئلهمند نیستیم و این مهمترین ضعف این روزهای ماست. شاید هم تصور میکنیم که کاری از دستمان برنمیآید.
مریم کوشکی:
یکی از دلایلی که مردم نسبت به گفتگو سرد شدهاند، نبود گوش شنواست. وقتی بخواهیم درباره هر موضوعی گفتگو کنیم، کسی حتی نمیپرسد شما که هستید یا چه کاری میکنید. حتی خودمان هم حرف یکدیگر را کامل گوش نمیدهیم. همیشه فکر میکنیم حق با خودمان است. در این شرایط، چرا باید گفتگو کنیم وقتی نتیجهای ندارد؟
محمد ادیب:
با توجه به صحبتهای خانم کوشکی، باید تلاش کنیم وقتی با کسی گفتگو میکنیم، ابتدا او را محق بدانیم و با دید مغرضانه به او نگاه نکنیم. همچنین آن شخص نیز باید کاملاً گوش دهد و قضاوت نکند. اگر این موارد رعایت شوند، سطح کیفی گفتگوهایمان بالاتر میرود.
رضا باقری:
ما نباید فقط به این دلیل وارد گفتگو شویم که موضوعات مشترک داریم؛ بلکه باید گفتگو کنیم تا اشتراکاتمان را پیدا کنیم.
محمد ادیب:
گفتمان غالب دنیا پیشتر عدالت بود، اما اکنون رفاه است. قبلاً برای عدالت انقلاب میکردند و میجنگیدند، اما حالا همه به رفاه فکر میکنند، مثلاً اینکه گوشی آیفونشان چه مدلی است و....
زهرا زمانی:
فکر میکنم تنها گفتگو کافی نیست. گفتگو کاری زمانبر است و بهتر است همراه آن عملگرا هم باشیم. مثل جلسه کودکان کار که در آن تصمیم گرفتیم هر کس با توجه به تخصص خود به آنها کمک کند و این کار نیز انجام شد. اما اگر صرفاً درباره مسائل بزرگ مانند سیاستهای آمریکا بحث کنیم، دردی از ما دوا نمیشود و از عملگرایی دور میشویم.
رضا باقری:
عملگرایی را چرا فقط در آینده نزدیک میبینید؟ عملگرایی در بلندمدت هم ممکن است. مثلاً با شرکت در این جلسات، آگاهی افزایش پیدا میکند و بعداً میتوانید اطلاعات خود را در جمعهای دیگر به اشتراک بگذارید. این یعنی عملگرایی.
محمد ادیب:
در کنار تمام مواردی که دوستان مطرح کردند، باید یاد بگیریم که در گفتگوها حقیقت را پیدا کنیم و به همه حق دهیم. همچنین باید حقیقت را از زبان دیگران بشنویم و قضاوت نکنیم.