0 471 سه شنبه 10 تیر 11:56 دسته مطلب :دسته تیتر اصلی کد مطلب : 7842
جنگنامه یک پرستار

زهرا کرد روزنامه‌نگار و پرستار

جنگنامه یک پرستار

این روزها با دو کوله راهی بیمارستان می‌شوم. دوربین و لپ‌تاپ را که تنها دارایی ارزشمندم هستند، به‌همراه تعدادی کتاب و دفتر و کاغذ در یک کوله‌ می‌گذارم.

«قسمت دوم»
این روزها با دو کوله راهی بیمارستان می‌شوم. دوربین و لپ‌تاپ را که تنها دارایی ارزشمندم هستند، به‌همراه تعدادی کتاب و دفتر و کاغذ در یک کوله‌ می‌گذارم. در کوله دیگر هم چند تکه لباس و مقداری وسایل شخصی و خوراکی قرار می‌دهم؛ چون ممکن است حدفاصل رسیدن به بیمارستان زمین‌گیرشوم یا دیگر امکان بازگشت به منزل را نداشته باشم. هر روزی که برای شیفت بیرون می‌آیم، از خانه‌ کوچک استیجاری‌ام عکس می‌اندازم؛ زیرا در بحبوحه جنگ، امیدی به دیدن و زیستن مجدد در این کاشانه ۵۰متری ندارم. اگر مردمی که از تهران رفتند، یکبار با خانه‌شان خداحافظی کرده و عکس گرفته باشند، من هر روزی که از خانه بیرون می‌روم این مراسم را تکرار می‌کنم. حتماً کتانی و لباس راحت می‌پوشم. چون ممکن است هر لحظه انفجاری رخ دهد و نیاز به دویدن و پناه گرفتن باشد. عروسک کودکی‌ام را هم همراهم می‌برم؛ تنها عضوی از خانواده که این روزهای تلخ و سیاه همراهم است. چالش بعدی پیدا کردن ماشین برای رفتن به بیمارستان است.

حرکت اتوبوس‌های ناوگان عمومی کند شده و نمی‌دانم بموقع می‌رسم یا نه. سیستم‌های مکان‌یابی مختل شده و اگر تاکسی اینترنتی پیدا شود، عمدتاً در فاصله دوری از من است. هزینه چندبرابرش را بازگو نمی‌کنم. مجبورم دقایق طولانی در خیابان خلوت و آرام منتظر بمانم. سکوت در هنگامه جنگ رعب‌آور است. به‌جز من و چند تبعه در خیابان، پرندگان هستند که شاهد این دقایق‌اند. سیستم بانکی کند شده و اغلب امکان پرداخت اینترنتی هزینه وجود ندارد. بعد از مدت‌ها پول نقد به کیفم بازگشته و هزینه‌ تاکسی را نقدی پرداخت می‌کنم. پس از گذر از این چند خان به بیمارستان غم‌زده و خلوت می‌رسم. جنگ هنوز به شلوغی و ازدحام بیمارستانی نرسیده‌ است. تعدادی از همکاران شیفت قبل در حال انتقال اخبار جنگ هستند که خب خوشحالی سفیهانه‌شان از انفجار فلان نقطه از کشور، خان سختی از شروع کارم است. در حالی به سراغ بیماران می‌روم که آسمان تهران را نه دود همیشگی اتومبیل‌ها که دود موشک در بر گرفته است. هشت سال کار کردن در بخش ویژه، نگرش درک زندگی در لحظه را به من بیدار کرده ‌است. به‌کرات دیده‌ام که بیمار دمی هست و ساعتی دیگر در سردخانه است. این ‌روزها در هنگامه جنگ، زندگی در لحظه به‌شکل دیگری خودش را به من نشان می‌دهد. خیابان و ساختمانی هست و دیگر نیست. شهر و محله‌ای هست و شاید نباشد…

برچسب ها حاما اراده ملت احزاب زهرا کرد جنگ

آخرین اخبار

انتصاب خانم فاطمه محمدی به عنوان مدیر پژوهشسرای ملاصدرا

با حکم مدیرکل آموزش‌ و پرورش زنجان؛ فاطمه محمدی به مدیریت پژوهشسرای ملاصدرا منصوب شد.

بیانیه‌ی «گروه مردمی تحول‌خواهان تهران» (با حمایت حزب مهستان ایران)، با رویکرد ایجاد تغییر در شورای شهر تهران؛

فراخوانی برای تحول تهران ما، جمعی مستقل از کنشگران شهری، متخصصان حوزه‌های شهرسازی و معماری، محیط‌زیست، حمل‌ونقل و مدیریت شهری، میراث فرهنگی و اجتماعی،... و نیز شهروندان دغدغه‌مند، با مشاهده‌ی انحطاط روزافزون کلان‌شهر تهران خود را موظف می‌دانیم تا صدایی برای نجات آن باشیم.

بیانیه به مناسبت روز جهانی رودخانه‌ها – ۲۴ سپتامبر

۲۴ سپتامبر، روز جهانی رودخانه‌هاست؛ روزی برای یادآوری نقش حیاتی رودخانه‌ها در زندگی انسان و طبیعت.

پاییز آموزش

یادبگیر، تصمیم بگیر، تأثیر بگذار

شروع دور دوم مدرسه حزبی

راه آینده از آموزش می‌گذرد

انتصاب مشاور جوان و رئیس شورای مشورتی جوانان خوزستان منصوب شد

به‌موجب حکمی از سوی حبیب‌الله فضل‌الله‌پور، معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری خوزستان، آقای حمیدرضا قائدی به سمت مشاور جوان و رئیس شورای مشورتی جوانان استان منصوب شد.

از بحران تا بیکاری: روایت بازار کار روابط‌عمومی

روابط‌عمومی زمانی معنا پیدا می‌کند که یک کسب‌وکار در حال توسعه باشد و بتواند در بازار خود سهم صدا به دست آورد. اما در شرایط پساجنگ، وقتی اقتصاد و سیاست در شرایط ناپایدار فرو می‌روند، نخستین واحدی که جایگاهش متزلزل می‌شود روابط‌عمومی است؛ چراکه عملاً امکان کنشگری در راستای توسعه برند کاهش می‌یابد.

بیانیه اعتراض به انحلال و تضعیف سازمان جنگل‌ها و منابع طبیعی کشور

امروز در برابر تصمیمی ایستاده‌ایم که نه‌تنها یک نهاد، بلکه ستون فقرات حفاظت از زیست‌بوم ایران را هدف گرفته است.

سه‌شنبه‌های گفت‌وگو 39 (راهبردی برای صلح، همزیستی در عصر تفرقه‌ها)

بخشش نه ضعف قدرت: راهبردی برای صلح و همزیستی در عصر تفرقه‌ها

سیاست و بالن آرزوها؛ نقدی به ابراز پشیمانی دبیرکل حزب اراده ملت ایران

حدوداً یک هفتة پیش بود که دبیرکل حزب اراده ملت ایران پستی در شبکة اکس منتشر کردند که خلاصه‌اش این بود «حضور ما در ستاد پزشکیان اشتباه بود».

دسته تیتر اصلی