
کوروش الماسی
عدد یک و امنیت
سالهاست که دلسوزان و وطنپرستان در مورد ضعفهای امنیتی در عرصههای گوناگون، دیدگاهها و راهکارهای کارشناسانهای ارائه دادهاند. شوربختانه اما و به دلایل نامعلوم، انبوه دیدگاهها و راهکارهای کارشناسانه و دلسوانه در مورد مدیریت امور و چالشهای امنیتی در عرصههای گوناگون، به نهادهای تصمیمساز و تصمیمگیر راه پیدا نکرده است. تهاجم وحشیانه رژیم صهیونیستی و ترور برخی فرماندهان ارشد نظامی و دانشمندان، نهتنها جای تردیدی باقی نمیگذارد بلکه زنگ خطری جدی برای نهادهای تصمیمگیر است تا به دیدگاهها و راهکارهای دلسوزانه برای تقویت و صیانت از امنیت ملی، توجه ویژه داشته باشند.
بهگواه شواهد بسیار، عدم شناحت و بیتوجهی، نسبتبه چیستی و کارکرد مفهوم یا واژه امنیت، بنیادیترین چالش نهادهای تصمیمساز و تصمیمگیر است. اگر بپذیریم که ما در عالم ممکنات و نه آرزوها و ایدهآلها زیست میکنیم، آنگاه امکان وقوع و بقای برخی پدیدهها، امور و شرایط به دلایل منطقی و طبیعی ناممکن است. یکی از ناممکنها در عالم ممکنات؛ بقای سیاسی، اجتماعی و ملی بدون درک کاربردی از مفهوم امنیت است. بهمنظور حصول درک کاربردی، تبیین مختصر و کلی از مفهوم امنیت ارائه میشود.
برای درک، تحلیل، ارزیابی و قضاوت امنیت، نه مفهوم «امنیت به مثابه عدد یا صفت» بلکه موضوع یا اسمی که امنیت معطوف یا نمود آن است، باید تحلیل، ارزیابی و قضاوت شود. بهعنوان مثال با تحلیل و ارزیابی شرایط معیشتی، اشتغال، اقتصادی، روابط خارجه، صنعتی، آموزش، علمی و… میتوانیم قضاوت کنیم که امنیت معیشتی، امنیت اشتغال، امنیت اقتصادی، امنیت آموزشی، امنیت صنعتی(تجاری)، امنیت علمی، امنیت دفاعی و… مطلوب است یا خیر.
چیستی امنیت
معمولا مفاهیم معطوف به برخی پدیدهها، امور و شرایط هستند. مثلا مفهوم(واژه) میز معطوف با انواع میزهاست. مفهوم(واژه) ساختمان معطوف به انواع ساختمانهاست. درخت معطوف با انواع درختان، خوراکی معطوف به انواع خوراکیها است. مفهوم وطنپرست معطوف به یک احساس است و… اما برخلاف بیشتر مفاهیم، مفهوم امنیت معطوف به یک پدیده، امر یا شرایط خاص نیست بلکه معطوف به یک پدیده ثانوی و غیر از خود است. به عبارتی، امنیت به خودی خود دارای معنی و کارکرد نیست. مفهوم(واژه) امنیت مشابه اعداد است. مثلا «یک» میز، «یک» نفوذی، «یک» شهر، «یک» انسان و… قابل درک است اما عدد «یک» به تنهایی هیچ تصویری در ذهن ما ایجاد نمیکند. بنابراین واژه امنیت همانند عدد یک، بهتنهایی هیچ معنا و کارکردی ندارد.
کارکرد امنیت
شاید بتوان یک تصویر ملموس از امنیت بهمثابه ساختار، مجموعه یا شبکه ارائه داد. به عنوان مثال، یک انسان برای بقا نیازمند غذا، لباس، سرپناه و… است. تصور کنید که فردی به اندازه مورد نیاز غذا دارد اما لباسی ندارد که در مقابل سرمای شدید از خود محافظت کند. یا فردی لباس و غذا دارد اما سرپناهی هنگام بارندگی، برف، خواب در شب و… نداشته باشد.
یا فردی غذا، لباس، مسکن و… دارد اما پیوسته در معرض آسیب دیدن از جانب دیگران است و… بنابراین برای زیست و بقای یک مجموعه «امنیت» از ملزومات لازم و ضروری است.
به بیانی کاربردی، امنیت برگرفته از واژه یا فعل امنبودن است. اینکه امنبودن معطوف به کیفیت یا حالت یک چیز، موضوع یا شرایط خاص است. به این معنی که آن چیز، موضع، شرایط یا امر از جانب هیچ عاملی در معرض تهدید قرار نگیرد یا نباشد بنابراین میتوان شرایطی را که در آن واژه امنیت استفاده میشود (حداقل) متشکل از دو عنصر تلقی کرد؛ «یک پدیده (امر، موضوع یا شرایط) توسط یک پدیده دیگر (ابزار، نهاد اجتماعی، امنیتی، سیاسی و…) محافظت میشود.
بنا به تعریف مختصر و کلی فوق، اگر امنیت از حیات فردی و اجتماعی انسانها را کاربردیترین معنی امنیت تلقی کنیم، آنگاه باید گفته شود که امنیت معطوف به یک مجموعه از نیازهای فردی و اجتماعی انسانهاست. به عنوان مثال، امنیت معیشتی، امنیت جانی، امنیت آموزش، امنیت شغلی، امنیت قضایی، امنیت درمانی، امنیت انتظامی، امنیت دفاع ملی و… است. ظاهرا آنچه نزد برخی عوامل و عناصر تصمیمساز و تصمیمگیر در برخی نهادها مغفول مانده، اینکه توسعه مولفه دفاعی به تنهایی برای امنیت ملی کافی نیست. امنیت ملی مستلزم توسعه همه مولفههای مجموعه امنیت؛ مثل معیشت، اشتغال، اقتصاد، صنعت، هوشمصنوعی، توان دفاعی، آموزش، روابط خارجه مبتنیبر منافع ملی و… است.
بحث در مورد امنیت در شرایطی که شهروندان در همه عرصهها؛ معیشت، مسکن، اشتغال، آموزش، بهداشت، درمان و… دشواری دارند، حاکی از ناآگاهی مفرد یا پیگیری اهداف غیر ملی است. بنابراین بهمنظور درک شرایط واقعی شهروندان جامعه، نمایندگان اصناف و گروههای گوناگون، مثلا بازرگانان، معلمان، کارگران، بازنشستگان، صنعتگران، پزشکان، رانندگان کامیون، بیخانمانها، کولبرها، سوختبرها، آشغالگردها و… به ضرورت باید در شورای عالی امنیت ملی حضور داشته باشند.
اگر درک کنیم و بپذیریم که امنیت به خودی خود فاقد معنی و کارکرد است و تنها بهمثابه صفت یا عدد تابع و معطوف به امور گوناگون اجتماعی و انسانی است، آنگاه منافع ملی بهمثابه مجموع امور و نیازهای انسانی و اجتماعی یگانه بستر، معنی و کارکرد، امنیت ملی است. به عبارتی، فهم امنیت ملی از طریق منافع ملی، ممکن و میسر است. یا به تعبیری کاربردی، امنیت منهای منافع ملی صرفا یک عدد است.