فاطمه محمدی
حزب اراده ملت ایران؛ گام بهسوی نهاد توسعهبخش و مسئول در سیاست ایران
امروز در این پلنوم قصد دارم درباره جایگاه حزب اراده ملت ایران بهعنوان یک «حزب توسعهبخش» سخن بگویم؛ حزبی که میخواهد هم در اندیشه و هم در عمل، نیرویی برای نوسازی، اصلاح و تعالی کشور باشد.
در ادبیات سیاسی معاصر، توسعه سیاسی به معنای گسترش ظرفیتهای نهادی جامعه برای مشارکت، رقابت و پاسخگویی تعریف میشود. همانگونه که ساموئل هانتینگتون در کتاب نظم سیاسی در جوامع در حال دگرگونی (۱۹۶۸) تأکید میکند، هیچ توسعه پایداری بدون احزاب سیاسی سازمانیافته و پاسخگو ممکن نیست. هرجا که نهاد حزب تضعیف شده، بیثباتی و گسست اجتماعی جای آن را گرفته است.
حزب توسعهبخش، صرفاً نهادی برای کسب قدرت نیست؛ بلکه کانونی برای تولید اندیشه، تربیت نیروی انسانی آگاه، و آموزش کنشگری مسئولانه در جامعه است.
برای درک بهتر مفهوم حزب توسعهبخش، میتوان به تجربههای جهانی نگریست:
در آلمان، حزب سوسیالدموکرات پس از جنگ جهانی دوم با تکیه بر ایدهی «دولت رفاه» و گفتوگوی اجتماعی، پایههای ثبات و عدالت را در جامعهی زخمخورده خود استوار کرد. در هند، حزب کنگره با رهبری جواهر لعل نهرو، پروژهی عظیم توسعه صنعتی و آموزشی را در جامعهای متکثر آغاز کرد و یکی از پایدارترین دموکراسیهای جهان را پدید آورد. در ترکیه، حزب عدالت و توسعه با اصلاحات اقتصادی و تمرکز بر خدمات اجتماعی توانست بخشهای گستردهای از جامعه را در مسیر توسعه قرار دهد، هرچند نقدهایی بر روند دموکراتیک آن وارد است.
این نمونهها نشان میدهند که حزب توسعهبخش در واقع پلی است میان دولت و جامعه؛ نهادی که از پایین، مطالبات مردم را بازتاب میدهد و از بالا، الگوهای اصلاح و نوسازی را طراحی و پیگیری میکند.
در ایران، با توجه به ساختار پیچیده اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، نقش چنین حزبی بیش از هر زمان دیگری ضروری است. جامعه امروز ما نیازمند نهادهایی است که نه فقط در فصل انتخابات، بلکه بهصورت مداوم، سیاستورزی آگاهانه و مسئولانه را تمرین دهند.
حزب اراده ملت ایران باید خود را چنین نهادی بداند؛ حزبی که رسالتش صرفاً حضور در قدرت نیست، بلکه ایجاد پیوندهای ناگسستنی با مردم، تربیت نیروهای پرسشگر و آگاه، و تبدیل آگاهی اجتماعی به رفتار سیاسی جمعی است.
توسعه، همانگونه که آمارتیا سن در کتاب توسعه به مثابه آزادی مینویسد، چیزی فراتر از رشد اقتصادی است. او میگوید: «توسعه، فرآیند گسترش آزادیهای واقعی انسانهاست.» یعنی توسعه زمانی معنا دارد که انسانها بتوانند بیندیشند، انتخاب کنند و نقش مؤثری در سرنوشت خود ایفا نمایند. از این منظر، کارکرد اصلی حزب توسعهبخش، آزادسازی ظرفیتهای انسانی جامعه است.
هموندان گرامی، سه وظیفه اساسی پیش روی ماست:
۱. پرورش کادرهای اندیشمند، متخصص و مسئول؛ نیروهایی که نه با شعار، بلکه با شناخت علمی از اقتصاد، سیاست، آموزش و فرهنگ، بتوانند مدیران آینده ایران باشند.
۲. ایجاد پیوند پایدار با مردم؛ زیرا هیچ توسعهای بدون مشارکت واقعی مردم ممکن نیست. حزب توسعهبخش باید گوش شنوای جامعه باشد، نه زبان قدرت.
۳. پایبندی به اصول عقلانیت، گفتوگو و اصلاحطلبی؛ ارزشهایی که میتوانند از دل بحرانها مسیر پیشرفت و ثبات را بگشایند.
ما باید از گذشته بیاموزیم، امروز را با مسئولیت مدیریت کنیم و فردا را با امید بسازیم. در جهانی که سیاستورزی با سرعت در حال تغییر است، باید حزبی باشیم که نوگرایی را با عدالت منطقهای و انسجام ملی، اصلاحطلبی را با واقعگرایی، و توسعه را با عدالت اجتماعی درآمیزد.
حزب توسعهبخش، حزبی است که گذشته را چراغ راه میسازد، امروز را با مسئولیت اداره میکند و فردا را با امید و آگاهی به مردم شرافتمند ایران میسپارد. ما آمادهایم تا این رسالت بزرگ را با ایمان، دانش و تعهد به آینده ایران بر دوش بگیریم.