داریوش مرتضوی
بازخوانی دولت وفاق: تحلیلی بر رویکرد و عملکرد دکتر پزشکیان
بهنام آنکه جان را فکرت آموخت و چراغ دل را به نور جان برافروخت.
آقایان و خانمها، بهترین درودها را از سرزمین دشت لالهها، چهارمحال و بختیاری، نثار شما میکنم.
مایلم تحلیلی کوتاه از روند شکلگیری دولت دکتر پزشکیان از آغاز نامزدی تا تشکیل کابینه و پس از آن ارائه دهم.
نحوه برخورد حاکمیت با ایشان، چه در زمان تأیید صلاحیت و چه در روز انتخابات، بسیار تعیینکننده بود. بهنظر میرسد دکتر پزشکیان رأی مردم را نوعی تکلیف شهروندی دانسته، اما صیانت از رأی و حتی تنفیذ حکم ریاستجمهوری را نوعی منت آشکار تلقی کرده است. تغییر محسوس در گفتار ایشان پس از انتخابات نیز مؤید همین برداشت است؛ گفتمان آرمانی و نهجالبلاغهمحورِ دوران رقابت انتخاباتی جای خود را به ادبیات وفاق داده است؛ وفاقی که، بهگمان من، سود اصلی آن را رقیبان بردهاند.
بااینحال، پزشکیان تحمل طبقه نرم اصلاحطلبان در قدرت را برای حاکمیت نعمتی بزرگ دانسته و بسیاری از حامیانش نیز با همین نگاه—یعنی مشارکت در بدنه قدرت—به او رأی دادهاند. اما همانند دولتهای گذشته، پس از پیروزی انتخابات، حلقه نزدیکان و دوستان قدیمی بر شعارهای انتخاباتی غلبه کردند. در دولت احمدینژاد، چهرههایی مانند مشایی، تمدن و بقایی ظهور کردند؛ در دولت اعتدال، رئیس دفتر رئیسجمهور عملاً تصمیمگیر اصلی شد و رأی اصلاحطلبان به یاری فرعی تنزل یافت؛ و در دولت وفاق، معاون اجرایی رئیسجمهور—که پیش از انتخابات حتی در میان نزدیکانش چندان شناختهشده نبود—بهعنوان تئوریسین وفاق معرفی شد و مسیر وفاقی که میتوانست ثمربخشتر باشد، بیثمر ماند.
اما آیا دولت پزشکیان را میتوان موفق دانست؟
بهرغم تمام نقدها، پاسخ من مثبت است. نخست، شخص رئیسجمهور انسانی سالم است و در طبقه مافیای ثروت جای ندارد، هرچند در سیاست گاه گرفتار بازیهای آنان میشود. دوم، هرچند دیپلمات حرفهای نیست، اما نگرش او به سمت دیپلماسی و تعامل بینالمللی است. سوم، شاید متخصص نباشد، اما تمایل دارد به سخن متخصصان گوش دهد؛ بااینحال، نمیداند بسیاری از افرادی که سالها سکان تخصصها را در دست داشتهاند، با رانت و روابط، نه با شایستگی، در جایگاه خود ماندهاند و منافع شخصی و خانوادگی را بر منافع ملی ترجیح دادهاند. چهارم، پزشکیان انسانی متشرع است، اما سایبان سودجویانی نشده که با نقاب شرع و فقه، کشور را به بیراهه کشاندهاند.
پنجم، رأی به ایشان مایه پشیمانی نیست. در بسیاری از استانها، باوجود آنکه نمایندگان مجلس طناب اتهام را بر گردن وزرایش انداختند، حدود پنجاه درصد آرا و ظرفیتها همچنان در اختیار ستاد و یاران پزشکیان باقی ماند که خود در شرایط فعلی کشور نعمتی است. زیرا دستکم دیگر شاهد اختلاسهایی همچون ماجرای «چای دبش» نخواهیم بود.
ششم، جهان سلطه امروز بیش از هر زمان دیگری ایران را شناخته است. با ترور اسماعیل هنیه، کشور عملاً وارد مرحلهای تازه از رویارویی شد؛ چرا که دشمن دریافته بود با حضور اصلاحطلبان در عرصه قدرت، ایران میتوانست نفسی تازه کند. اسرائیل _حتی در دوران پهلوی_ هیچگاه تحمل «ایران بزرگ» را نداشت و همواره در پی تضعیف آن بود. انتخاب ترامپ بهترین فرصت را برای قدرتهای سلطهگر فراهم کرد تا کشوری که سالها با مدیریت ضعیف نحیف شده بود، درگیر بحرانی تازه شود؛ بحرانی که به جنگ دوازدهروزه و محو نسبی توان ایران در عرصه نظامی و منطقهای انجامید.
بااینحال نباید از «دیپلماسی التماسی» دولت پزشکیان غافل بود؛ هرچند منفعلانه، اما مؤثر بود و مانع گسترش جنگ شد. امید آن میرود که صلح در غزه تداوم یابد و بازتاب آن، آرامش و ثبات را به کشور ما نیز بازگرداند.