زهره رحیمی
راهکارهای گذار به توافق در حزب اراده ملت ایران
مسئله حیاتی امروز ما در حزب اراده ملت ایران، یافتن راهکاری برای گذار از این چالش و رسیدن به توافق و مسیر مشترک است. بنابراین من به صورت خلاصه اما با اشاره به موانعِ گلوگاهی، عناصری را که نقش بازدارنده در رسیدن به توافق دارند، بیان میکنم :
یک. کنش سیاسی « و » امر سیاسی « تفاوت در تعریف »برای برخی از ما، امر سیاسی چیزی غیرفرمانبردار، حضوری خلاق و پویا از مردم است؛ شبکه های قدرت و مقاومت در سطح خرد، اختلال در هژمونی و زیر سؤال بردن امر مسلط. به گونه ای که حتی میتوان امر سیاسی را در ساحتِ تن جستوجو کرد. اما برای برخی دیگر، امر سیاسی در چارچوبِ دولت داری تعریف میشود و کنش سیاسی معطوف به دامنه قدرتِ مرکزی است .
دو. نابرابری در سهمِ مشارکت در تشکیلات هر یک از ما میتوانیم با تخصص، مهارت، دانش، بینش، تجربه، وقت، انرژی، پول، امکانات و شبکه ارتباطی خود در حزب سهمی ایفا کنیم؛ بنابراین فرصت مشارکت برای همه فراهم است. با اینحال تقسیمِ سهمِ مشارکت در تشکیلات بسیار ناعادلانه است و گاه تا نسبتی مثل ۳۴ به صفر میرسد. در چنین بی تعادلی سهمی، رسیدن به توافق بسیار دشوارتر میشود .
سه. تأثیرِ استبداد بر ما ما — همه ما — محصولِ استبدادیم. حتی در بهترین حالت، این گزاره را پذیرفته ایم، اما در عمل قدمی برای زدودنِ آثار آن برنمی داریم. گاه برخی گمان میکنند توانسته اند بر این تأثیر تاریخی غلبه کنند و خود را به کلی از استبدادزدگی رها ساخته اند؛ این تصور واقعی نیست. استبدادِ تاریخی، مداوم و همه جانبه چه میکند؟
ثمراتش عبارتاند از: تفکرِ غیرمستقل و غیرخلاق، خودسانسوری، وابستگی به قدرتِ بالادست، تسلیم، ترس و محافظه کاریِ بیقاعده .
چهار. فقدانِ اطلاعات دقیق درباره جامعه ما اطلاعات نداریم؛ و چون اطلاعات نداریم، هر کدام بر اساس دایره ارتباطات، تجربه پیشین و محیطِ کنونی خود، برداشتی از جامعه و مردم ارائه میدهیم و مدعی میشویم که مردم چنین اند و چنین میخواهند. باید به صورت غیرسوگیرانه، فنی و دقیق با نظر، خواست و نیازِ مردم آشنا شویم .
پنج. حذفِ خود از مرکزِ بازی و بازاندیشیِ مسئله و راهکارها ما خود را در مرکزِ مسأله قرار دادهایم و با محور قراردادنِ منافع، موقعیت، سابقه و اصرارهای شخصی به اندیشه و پاسخگویی میپردازیم. پیشنهادم این است که خود را موقتا از وسطِ بازی حذف کنیم و دوباره به مسأله و راهکارِ آن بیندیشیم: فرض کنیم ما در وسطِ این ماجرا نیستیم و برای یک مجموعه محبوب، پویا و سالم، متناسب با شرایطِ ایران، تصمیم میگیریم—تصمیمی که هیچ نفع یا تأثیرِ مستقیمی بر ما ندارد. با تکیه بر تحلیلی از وضعیتِ حکومت، مردم و شرایطِ سیاسی اجتماعی ایران و برآوردی از آینده ایران، منطقه و جهان، بی هیچ نگاهِ شخصی و فارغ از خودهایمان، برای مسئله توافق،راهکاری بیابیم .
لطفاً به این پنج نکته عمیقاً بیندیشیم و با توجه به آنها پیش برویم.