گفتگوی کوتاه مهدی صادقیها با آقای دکتر شهریار دبیرزاده فعال مدنی
از دید شما، نهادهای مدنی چه نقشی در جامعه دارند؟
پیشرفت و توسعه سیاسی و همچنین گذار به جامعه ارگانیکی، ضرورتی غیر قابل اجتناب برای جوامع امروزی است که سمنها و نهادهای مدنی میتوانند با ایجاد بستر مناسب نهادی و تراکم تعاملات اجتماعی داوطلبانه در این فرایند نقش قابل توجهای را ایفا نمایند. نظریههای موجود سازمانهای مردم نهاد (سمنها) را در مقام توانمندساز جامعه با برجسته نمودن مفهوم سرمایه اجتماعی یکی از مهمترین مسیرهای دستیابی به مدارا در سطوح مختلف جامعه جهت دستیابی به فضای دموکراتیک تلقی کردهاند. نهادهای مدنی به عنوان واسطهای میان دولت و جامعه، نقش مهمی در تسهیل ارتباطات، پیگیری مطالبات اجتماعی و ارتقای سطح دموکراسی و عدالت اجتماعی ایفا میکنند. این نهادها با سازماندهی جامعه مدنی و ایجاد بستر مناسب برای مشارکت فعال شهروندان، میتوانند به بهبود شرایط اجتماعی و سیاسی کمک کنند. نهادهای مدنی با ارائه آموزش، افزایش آگاهی عمومی و پیگیری حقوق افراد، به تقویت همبستگی اجتماعی و کاهش تنشها و اختلافات کمک میکنند.
مقداری در مورد نهادهای مدنی در ایران توضیح دهید.
به طور رسمی، در ایران نیز از اواسط دهۀ ۱۳۷۰ و با طرح مباحثی نظیر جامعۀ مدنی و شهروندی موجی از تشکلهای اجتماعی و مدنی در حوزههای مختلف فعال شدند تا مطالبات اجتماعی خود را از این طریق پیگیری کنند؛ اما این سازمانها طی دو دهۀ اخیر فراز و فرودهای بسیاری را تجربه کردهاند ، بهمنظور ساماندهی به وضعیت این سازمانها، تصویبنامههایی در سالهای ۱۳۸۱ و ۱۳۸۲ تدوین شد. در سال ۱۳۸۱ نیز آییننامۀ سازمانهای غیردولتی در دولت تدوین شد. در سال ۱۳۹۳ وزارت کشور پیشنویس لایحۀ قانون سازمانهای غیردولتی را تنظیم کرد. در ایران تعداد سمن ها از ۲۰۰۰ در سال ۱۳۷۶، به حدود ۱۰۵۲۰ در سال ۱۳۸۴ و به بیش از ۱۷۰۰۰ در سال ۱۳۹۰ رسیده است. همچنین در ایران با حمایتی که از سوی دولت صورت گرفت از اواسط دهة ۷۰ انواع سازمانهای مردم نهاد زنان رشد فزایندهای پیدا کرد .در همین زمان تا پایان سال ۱۳۷۵، حدود ۵۵ سازمان مردم نهاد زنان فعالیت مینمودند که این تعداد تا اول سال ۱۳۸۶ به ۸۰۰ سازمان مردم نهاد افزایش یافت. در ایران، نهادهای مدنی نقش مهمی در ارتقای حقوق زنان، کودکان و اقلیتها داشتهاند. برای مثال، سازمانهای غیردولتی زنان توانستهاند با پیگیری حقوق زنان، به بهبود وضعیت اجتماعی و حقوقی آنان کمک کنند. همچنین، نهادهای مدنی محیطزیستی در ایران، نقش مهمی در افزایش آگاهی عمومی درباره مسائل زیستمحیطی و پیگیری حقوق محیطزیست ایفا کردهاند.
به نظر شما، تعاملات بین حکومت و نهادهای مدنی چگونه باید باشد؟
استراتژی های مختلف تعامل دولت با سازمانهای غیردولتی را در طیفی شش گانه میتوان برمیشمرد: ۱.استراتژی بازدارندگی۲. استراتژی به رسمیت شناختن۳. استراتژی گزینش۴. استراتژی ابرازی۵. استراتژی همیاری و تعاون ۶. استراتژی مکمل. استراتژی بازدارندگی از نگرانی دولت از فعالیتهای سازمانهای غیردولتی ناشی میشود به گونهای که دولت این سازمانها را ضد خود میداند. دولت در استراتژیهای نرمتر بهتدریج سازمانهای غیردولتی را بهرسمیت میشناسد و وارد تعامل محدود با آنها میشود، بهعنوان مثال در استراتژی ابزاری، دولت از نیاز سازمانهای غیردولتی به حمایت مالی استفاده میکند؛ درواقع این استراتژی بر یک نیاز یکطرفه مبتنی است، اما در استراتژی همیاری طرفین به یادگیری از یکدیگر میپردازند. استراتژی مکمل بهعنوان بالاترین سطح تعامل بر تعامل سازمانهای غیردولتی و دولت از طریق مشارکت در نقاط ضعف و قوت خود جهت دستیابی به اهداف عمومی دلالت دارد.تعامل بین حکومت و نهادهای مدنی باید بر پایه احترام متقابل، شفافیت و همکاری باشد. دولت باید از ظرفیتهای نهادهای مدنی برای تحقق اهداف توسعهای و اجتماعی بهره ببرد و در عین حال استقلال این نهادها را محترم بشمارد. از طرفی نیز سازمانهای مردم نهاد نیز باید به عنوان یکی از نهادهای سیاسی مهم، نباید خارج از حوزه عمل خود باشند و میل به قدرت و میل با اقتصاد در چهارچوب فعالیتشان نباشد تا بتوانند بدون تعارض با حکومت به فعالیت خود ادامه دهند.
به چه صورت حکومت میتواند از نهادهای مدنی حمایت کند بدون اینکه استقلال آنها را زیر سوال ببرد؟
حکومت میتواند با ارائه تسهیلات مالی، ایجاد بستر قانونی مناسب و فراهم کردن امکانات آموزشی و فنی، از نهادهای مدنی حمایت کند. این حمایتها نباید به گونهای باشد که استقلال نهادهای مدنی زیر سوال برود، بلکه باید به تقویت توانمندیها و ظرفیتهای آنان کمک کند. نهادهای مدنی نیز میتوانند با نظارت بر عملکرد دولت و ارائه بازخوردهای سازنده، به شفافیت و پاسخگویی دولت کمک کنند. درواقع اگر ظرفیت سازی صحیح و چارچوبهای قانونی مناسب صورت بپذیرد، نیازهای مالی نهادهای مدنی بهخودی خود به سمت برطرف شدن حرکت میکند.
برنامهها و سیاستهای دکتر پزشکیان در حمایت از نهادهای مدنی چیست؟
نهادهای مدنی قدرتمند نماینده جامعه قدرتمند است که این موضوع همواره مد نظر دکتر پزشکیان بوده. در واقع ایشان به اجماعسازی و آموزش در مورد این نهادها تاکید دارند که من فکر میکنم اگر دولت بپذیرد که وجود چنین نهادهایی برای بقای خودش لازم است گام بزرگی در راستای حمایت از این نهادها صورت گرفته است. مطابق استراتژیهایی که گفتم ما باید به سمت ابزارهای نرم و مکملتر و همیارانهتر پیش برویم تا نهادهای مدنی بتوانند نقش خود را که تسکین آلام جامعه و ایجاد پلی بین مردم و حکومت است را ایفا کنند که دولت دکتر پزشکیان این موضوعات را از جنبه تخصصی و از سمت کنشگران مدنی پذیرفته است.
دکتر پزشکیان برنامهها و سیاستهایی در حمایت از نهادهای مدنی دارد که بر تقویت استقلال، افزایش شفافیت و بهبود کارآیی این نهادها تاکید دارد. در صورت انتخاب دکتر پزشکیان، انتظار میرود که تغییرات مثبتی در رابطه بین حکومت و نهادهای مدنی صورت گیرد، بهطوری که همکاری و تعامل سازندهتری بین این دو نهاد شکل گیرد. اقداماتی نظیر ارائه تسهیلات مالی، ایجاد بستر قانونی مناسب و فراهم کردن امکانات آموزشی و فنی برای نهادهای مدنی، از جمله برنامههای پیشبینی شده توسط دکتر پزشکیان است.
نکتهی پایانی
در پایان باید بگویم یکی از عوامل توسعه یک کشور توسعه نهادهای مدنی است و یکی از مهمترین عواملی که میتواند به توسعه نهادهای مدنی کمک کند، افزایش آگاهی عمومی و مشارکت فعال شهروندان است. حمایتهای دولتی، آموزش و تقویت توانمندیهای نهادهای مدنی نیز از جمله اقدامات اساسی در این زمینه است. امید است که با همکاری و تعامل سازنده بین دولت و نهادهای مدنی، شاهد تحقق اهداف توسعهای و اجتماعی در کشور باشیم.