0 59 شنبه 19 آبان 05:39 دسته مطلب :قلم حاما کد مطلب : 6764
بر در ارباب بی‌مروت قدرت

زهره رحیمی کنشگر سیاسی

بر در ارباب بی‌مروت قدرت

از آنجا که این هفته نامه ارگان حزب اراده ملت است و منعکس کننده مواضع حزب، لازم است به عنوان مدیر مسئول توضیحی خدمت مخاطب گرامی داشته باشم. نکته ای که از فحوای جمله آغازین این یادداشت بر می‌آید این است که یکی از اعضای ارشد حزب در این سلسله یادداشت‌ها بیشتر در صدد بیان مواضع خود می‌باشد.ایشان به درستی و به عنوان نماینده، بازنمایی بخشی از جامعه را که از قضا نتایج انتخابات نشان داد تعدادشان هم کم نیست، بر عهده گرفته است گرفته شده است. چه تحریمی باشیم و چه نباشیم همه دل در گرو صلاح و فلاح ایران عزیزمان داریم. همه تلاش می‌کنیم برای ساختن ایرانی که در آن زیستن معنای اصلی و اصیل خودش را به منصه ظهور برساند و ...

در این دوره از انتخابات، من از میان جماعت تحریم‌کنندگان بودم. آنها که با آگاهی و استدلال البته، به حضور در انتخابات «نه» گفتند. نه از اینرو که کلا احساس بی‌اثری می‌کنند که دقیقا برعکس. این «نه گفتن‌ها» را از اثربخش‌ترین تجلی‌های قدرت مردم برای شنیدن صدایشان می‌دانند. 
اما به واسطه صفت حزبی‌ام، ابدا از این کارزار انتخاباتی پرهیاهو دور نبودم و طپش‌ها و جریاناتش را به نزدیکی رگِ گردن، می‌فهمیدم. لذا از هنگام زمزمه‌های انتخابات ناگهانی، این مسیر هزار بار آزموده را با نگاهی جستجوگر و نقاد دیدبانی ‌کردم.
با حوادث پیش از روز رویداد، آنجا که هر شهروندی فروتنانه و محترمانه، به مشارکت و حضور در کارزار فراخوانده می‌شود، کاری ندارم. همینطور از زمان اعلام نتایج هم اینجا سخنی ندارم. در این یادداشت تمرکزم بر دوران پساانتخابات و بعد از معلوم‌شدن نتایج است. آنهنگام که سوی پیروز ماجرا به کوی مقصود رسیده و بقولی خرش از پل می‌گذرد.
دقیقا از این زمان است که برای ارتباط یا ملاقات نیروهای حتی درجه چندم ستادی که تا دیروز چشم‌درچشم در راهروها و پله‌ها و طبقات ستادهای انتخاباتی شانه به شانه می‌شدی، باید صبر ایوب و اراده فولادی پیدا کنی. بلکه بتوانی احدی از این جماعت پیروز را به چند کلمه گفتگو در خلوت و تمرکز بیابی. این نکته را هم تاکید کنم که در تمامی این سلسله یادداشت‌ها، بیشتر تمرکز من بر فعالین مدنی و تشکیلاتی است و با فوج‌فوج گرسنگان قدرت و آدم‌های دروغینی که هر جا بوی کباب به مشام‌شان برسد، حاضر می‌شوند و در دیگر روزها، هیچ اثر مدنی موثری از ایشان نیست، کاری ندارم. اشاره من به نیروهای پایدار میدان کنشگری مدنی است. آنها که طی سالیان، فارغ از اینکه چه داده‌اند و چه گرفته‌اند، تنها به امید اندک گشایشی در وضعیت جامعه و کشور و فضای سیاسی، خون دل‌خوردند و شکیبایی ورزیدند. آنها که همیشه خواسته یا ناخواسته، از گردونه‌ی قدرت مرکزی کنار نگاه داشته شدند و کمتر گوشی، صدایشان را شنیده است. اما سالهای متمادی در حوزه‌های مختلف از محیط‌زیست گرفته تا سیاست برای ایرانی سربلندتر، اراده و عمل به خرج داده‌اند. آری این نیروها بواسطه سالها حضور بردبارانه و تلاش و تعامل با جامعه، حرف‌های بسیاری برای زدن دارند، اما دستشان از ضریح قدرت و قدرتمندان هماره دور بوده است. 
حالا دقیقا پرسش این متن همین است: کجاست آن سازوکاری که دولت تازه به دورانِ صدارت رسیده، این نیروهای ماخوذ به حیای سیاسی را به مشارکت فراخواند؟ دقیقا با چه مکانیسم و برنامه‌ای قرار هست که دولتِ صدای بیصدایان، پای تجارب و پیشنهادات و تذکرات این قشر از جامعه بنشیند؟ اساسا چرا باید چنین سرمایه‌های مدنی و سیاسی، برای برقراری کوتاهترین تماسی با عناصر دولت و مسئولین پیروز، ساعتها و روزها از این در به آن در بزنند؟ چرا باید برای پیداکردن یک شماره تماس یا گرفتن یک وقت ملاقات، از ده‌ها رابط و ذی‌نفوذ کمک بگیرند بلکه فرصت رساندن پیامی پیدا کنند؟ اسف‌بارتر اینکه این شکل از تمنای یکسویه برای برقراری رابطه با دولت و این چرخه عقیم ارتباطی بین دولت و فعالین و نهادهای مدنی، به یک رویه رایج در سیاست و حکمرانی ما بدل شده است. یعنی انگار این رفتار، به خود کنشگران هم نشسته است که برای چنین مشارکت‌هایی و پیام‌رسانی‌هایی، راهی و سازوکاری جز این تقلاهای نابسامان نیست.
اساسا فارغ از اینکه هرگروه یا فعالین سیاسی یا حاضران مدنی، حرف و پیامشان چقدر صحیح، عملی، واقعگرایانه و مهم هست یا نیست؟ چرا سپهر سیاسی ما فاقد مکانیسم‌های معقول و کارآمد و کم‌هزینه برای جلب چنین مشارکت‌هایی است؟ چرا رساندن این پیام‌ها و حرف‌ها به گوش مسئولین چنین چهره‌ی آشفته و ناشایست و حتی نامیسری به خویش گرفته است و جز آن در تصورها نیست؟ مگر نه اینکه اساسا بساط قدرت و جلال و جبروت دولت، برای خدمت و در خدمت مردم معنا می‌یابد و لاغیر؟ پس این تقلاهای دور از شاءن، برای ساده‌ترین ارتباط با مسئولین چه معنا و جایگاهی دارد؟ در سایه فقدان نظام حزبی و همزمان مدعی مردمی‌بودن، دولتمردان دقیقا مطابق با چه نظام شایسته و موثری، قرار هست که صداهای بیصدا را بشنوند؟ و چرا بساط این روال‌های ناصواب و بی‌سامان در مسیر رساندن پیام مردم به متولیان امور مملکتی جمع نمی‌شود و جایش را نظامات پویا و خردمندانه و سازنده و رضایت‌بخش نمی‌گیرد؟

برچسب ها حاما اراده ملت احزاب قدرت

قلم حاما

کیک محبوب یک‌ پرستار

شاید بتوان گفت یکی از فیلم‌های ماندگار تاریخ سینمای ایران " کیک محبوب من" است. فیلمی که باوجود بی‌اقبالی از پخش در سینماهای ایران، اقبالی بلند برای دیده شدن در جهان داشت و دارد. روایت رنگین ‌و آشنا از زیست واقعی مردمی که دیدن زندگیشان روی نمایشگر، به آرزویی بعید تبدیل شده‌است.

ورودهای غیر مجاز

در همه ی کارخانجات و حتی شهرداری ها و... موسسه آموزشی علمی کاربردی داریم که تربیت تکنسین را به عهده دارند که سر فصل دروس آنها برای تربیت تکنسین و فرد ماهر در حرفه ایی تعریف شده است یعنی سر فصل و محتوای دروس آنها با سطح دروس دانشگاهی university فرق می کند. به عبارتی دیگر سبک تر و راحت تر است برای همین ورود به این موسسات آموزشی راحت تر از دانشگاه است.

رنگین کمان مدارس در ایران

بنابر بررسی های  صورت گرفته می دانیم که 23 نوع مدرسه در ایران در حال فعالیت  هستند از مدارس دولتی گرفته تا مدارس غیر انتفاعی، نمونه دولتی، هیأت امنایی، تیزهوشان(سمپاد)، شاهد، استثنایی، غیردولتی، خیریّه، و چندین مدرسه دیگر که همگی مبتنی بر یک نظام آموزشی  اقدام به ارائۀ آموزش به دانش آموزان می کنند.

استرس شغلی در کارگران

استرس شغلی یکی از معضلات عمده‌ای است که امروزه نه تنها در سطح ملی بلکه در سطح بین‌المللی نیز توجه زیادی به آن شده است. سازمان‌های جهانی مانند سازمان بین‌المللی کار (ILO) و سازمان بهداشت جهانی (WHO) بارها نسبت به آثار منفی استرس شغلی بر سلامت جسمی و روانی کارگران هشدار داده‌اند.

بر در ارباب بی‌مروت قدرت

از آنجا که این هفته نامه ارگان حزب اراده ملت است و منعکس کننده مواضع حزب، لازم است به عنوان مدیر مسئول توضیحی خدمت مخاطب گرامی داشته باشم. نکته ای که از فحوای جمله آغازین این یادداشت بر می‌آید این است که یکی از اعضای ارشد حزب در این سلسله یادداشت‌ها بیشتر در صدد بیان مواضع خود می‌باشد.ایشان به درستی و به عنوان نماینده، بازنمایی بخشی از جامعه را که از قضا نتایج انتخابات نشان داد تعدادشان هم کم نیست، بر عهده گرفته است گرفته شده است. چه تحریمی باشیم و چه نباشیم همه دل در گرو صلاح و فلاح ایران عزیزمان داریم. همه تلاش می‌کنیم برای ساختن ایرانی که در آن زیستن معنای اصلی و اصیل خودش را به منصه ظهور برساند و ...

اندر احوالات گفتگوهای ما

خواستم در مورد گفتگو و مزایای آن بنویسم اما دیدم که چه صاحبنظران و کارشناسانی از زوایای مختلف به این مهم پرداخته‌اند و اشارات من در قیاس، به قطره‌ای در برابر دریا ‌ماند. بهتر دیدم از حوزه تجارب و اندوخته‌های عملی‌ام به بحث ورود کنم.

دولت چهاردهم و مسکن، وزارتخانه متبوع چگونه باید برای مهم‌ترین بخش خود برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری کند؟

باشروع به‌کار دولت چهاردهم و گذشت حدود دو ماهه از روی کار آمدن کابینه جدید، اکنون می‌توانیم مجدداً و فارغ از موضوعات انتخاباتی به بررسی تخصصی مسائل کشور بپردازیم. یکی از موضوعات مربوط به وزارتخانه راه‌‌ و شهرسازی، بحث مسکن است که امروزه تبدیل به یکی از ابرمسئله‌های سیاست و برنامه‌ریزی ایران شده است و به دلیل ارتباط داشتن با سایر زمینه‌ها نظیر اقتصاد، هم بر دیگر بخش‌ها اثر گذار است و هم از آن‌ها اثر می‌پذیرد.

سید قطب به روایت حکیمی‌پور

 نوسینده این کتاب، احمد حکیمی پور، زاده ۱۳۴۲ در زنجان، نماینده سابق زنجان و طارم در دوره چهارم مجلس شورای اسلامی و عضو شورای مرکزی مجمع نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی بود. وی از موسسین حزب اراده ملت ایران(حاما) و تا سال 1402 دبیر کل این تشکل سیاسی با انتخاب شورای مرکزی بود و اکنون رییس شورای مرکزی این حزب می باشد.

چهار اشغال!!!

ایران چهار مرتبه به اشغال کامل نیروهای بیگانه درآمده است نکته مهم همراهی مردم و بی تفاوتی آنها و عدم مقاومت در برابر نیروهای اشغالگر بوده است.

انواع اعتیاد در زنان

از دیرباز اعتیاد را عملی مردانه بشمار می‌رفته است و تریاک بعنوان ماده مخدر سنتی در جمع های مردانه یکه تازی می‌کرده است اما امروزه با ورود مخدر های جدید تریاک از گردونه مصرف تا حدودی خارج شده است و زنان هم پای در رکاب مردان گذاشته‌اند. امروزه اعتیاد مردان95% و زنان 5% است.

قلم حاما