
مریم کوشکی
معرفی کتاب مردم سالاری اجتماعی(سوسیال دموکراسی)
نویسنده: توماس کاستینگ
مترجم: خانم زهره رحیمی
شروع این کتاب با پیشگفتاری در مورد ایدئولوژیهای سیاسی و چهارچوبهای موجود در دنیای سیاست پرداخته شده است که باعث جذب مخاطب میشود. این کتاب به مفاهیمی چون مردمسالاری میپردازد و در این راستا به مباحثی بیشتر توجه میکند که دغدغه بیشتری درخصوص آنها وجود دارد. در دهههای اخیر بسیار در مورد مردمسالاری، عدالت، آزادی و استقلال حریم خصوصی و منافع ملی صحبت شده است و مدعیان بسیاری آنها را برداشت کرده و جملاتی جمعآوری و به جامعه منتقل کردهاند. در حالی که کنشگران و متفکران عمیق و باتجربه میدانند که لازم است یک بههمپیوستگی بین مبانی نظری فارغ از داشتن نقاط ضعف وجود داشته باشد تا بتوان بر اساس آن یک برنامه عمل بدون تناقض و کاربردی و البته همراه با نقاط ضعف طراحی نمود.
حزب اراده ملت ایران پس از دو دهه سیاستورزی در سپهر سیاسی ایران و با روزها بحث و گفتگو بین اعضای مؤثر و فعال حزب نهایتاً در کنگره نهم خویش در سال ۱۳۹۷ اعلام نمود که با توجه به شرایط تاریخی و اجتماعی ایران و وضعیت فعلی اقتصادیاجتماعی کشور، الگوی مردمسالاری اجتماعی (سوسیال دموکراسی) میتواند یک الگوی قابل دفاع و قابل طرح در سپهر سیاسی ایران باشد. طبیعی است که این اعلام بر اساس تجربه کاری و دانش انباشته شده در حزب صورت گرفت و یک تصمیم و اعلام ایستا نیست. مجموعه حزب در روند زمان تمام تلاش خود را برای بومیسازی و عملیاتی کردن این مفهوم به کار میبندد و خود را پویا و بهروز نگاه میدارد.
در همین راستا مجموعه انتشارات حزب تصمیم گرفت تا منابع مناسبی جهت شناخت این چهارچوب اجتماعیاقتصادی را برای علاقهمندان حوزه سیاست و جامعه فراهم کند تا با شناخت دقیقتر این مکتب اقتصادیاجتماعی و توجه به نقاط ضعف و قوت آن با دید بازتر به بحث در این رابطه بپردازند.
این کتاب شامل شش فصل است:
-
فصل اول: تاریخچه – دستنامه مقدمهای کوتاه بر تاریخ سوسیال دموکراسی ارائه میدهد.
-
فصل دوم: ارزشهای بنیادین – ارزشهای هستهای که سیاستهای سوسیال دموکراتیک را در طول زمان شکل دادهاند، توضیح داده میشود.
-
فصل سوم: نظریه توماس مِیِر در مورد سوسیال دموکراسی – خلاصهای از نظر سیاسی جامع توماس مایر را در بر دارد که مجموعه مباحثی در مورد سوسیال دموکراسی را طرح میکند. موضوعاتی مانند مسئولیت دولت یا رابطه بین دولت و سرمایهداری بازار در این فصل مورد بحث قرار میگیرد.
-
فصل چهارم: دولت و بازار – به بررسی کلی رابطه بازار و دولت در پرتو سوسیال دموکراسی میپردازد.
-
فصل پنجم: مدلهای مختلف کشورها – به منظور ارائه پیوندی واضح با سیاست روز جهان، مدلهای مختلف کشورهای صنعتی و در حال توسعه را معرفی و بررسی میکند و به این مسئله میپردازد که اجرای عناصر سوسیال دموکراسی در آنها به چه میزان است.
-
فصل ششم: ایدئولوژیهای مختلف سیاسی – تفاوتها بین برخی ایدئولوژیها را روشن میکند.
مروری بسیار مختصر بر کتاب مبانی مردمسالاری اجتماعی (سوسیال دموکراسی):
لیبرالیسم در قرن هفدهم سرچشمه گرفت، اما نخستین لحظه تعیینکننده خود را در طول انقلاب فرانسه (1789) رقم زد؛ زمانی که جامعه فرانسه علیه ظلم و ستم سلطنت برای کسب آزادی بیشتر دست به مبارزه زد.
تعریف روشنی از سوسیالیسم وجود ندارد و ایدئولوژیها یا احزابی که به نحوی با سوسیالیسم مرتبط هستند، عموماً با مفهومی الحاقی تعریف میشوند، برای مثال «سوسیالیسم دولتی» یا «سوسیالیسم مارکسیستی».
دولتهای کمونیستی دولتهای بسیار قوی در تاریخ ایجاد کردند که مالک تمام سایتهای تولیدی بودند و هر گام بزرگ اقتصادی را به صورت دولتی برنامهریزی کردند. موقعیت طیف سنتی چپ معمولاً نظرات مختلفی را در مورد نحوه ارتباط دولت و اقتصاد نشان میدهد. پس از جنگ جهانی اول (1914-1918) بود که سوسیال دموکراسی به عنوان یک ایدئولوژی جداگانه شناخته شد.
یک تعریف اساسی جاافتاده این است که افراد آزاد امکان تصمیمگیریهای آزادانه و غیراجباری دارند. اما اجبار دقیقاً چیست و چگونه میتوان جامعهای عاری از اجبار را تضمین کرد؟
ما تاکید داریم که یک جامعه عادل همیشه باید به آنچه که شرایط اجتماعی اعضای آن اقتضا میکند، توجه داشته باشد. غذا، آموزش و مراقبتهای بهداشتی، کالاهایی هستند که هر جامعهای در سراسر جهان باید برای تأمین فقیرترین و محرومترین اعضای خود از این نیازها در هر شرایطی تلاش کند.
اکنون ارزشها و توسعه تاریخی منجر به ایجاد نظامهای دولتی متفاوت شده است؛ از بسیار لیبرال تا سوسیال دموکراتیک، با سیستمهای رفاهی ضعیف یا قدرتمند که در این دامنه فعال و پویا هستند و هر یک از ماهیت خود در شرایط و مناسبات امروز دنیا به نحوی دفاع میکنند.
در خصوص این کتاب مصاحبهای با مترجم کتاب ترتیب داده شده است که نظرات و توضیحات سرکار خانم زهره رحیمی در مورد مبانی مردمسالاری اجتماعی (سوسیال دموکراسی) را بخوانیم:
در خدمت سرکار خانم زهره رحیمی فعال حزبی سیاسی و مدنی هستیم. با تشکر که وقت خود را در اختیار حزب اراده ملت قرار دادید.
1. یک بیوگرافی در مورد خودتان بفرمایید؟
فعال سیاسی و مدنی از سال ۱۳۸۷. ترجمه را با یک متن علمی پزشکی آغاز کردم اما حوزه اخلاق پزشکی بود که مرا به شکل غریبی غرق در دنیای ترجمه کرد.
2. چه اتفاقی افتاد که تصمیم به نوشتن این کتاب گرفتید؟
البته که تحصیلات من در حوزه ترجمه و زبان انگلیسی نیست و پیشتر هم در چند مصاحبه به این ضعف اشاره کردم. من صرفاً از این جهت که دغدغهمند حوزه سیاست هستم و ادبیات و متون در دسترس برای نیروهای حزبی را خالی از برخی آموزهها میدیدم، برای کاستن از این خلا وارد حوزه ترجمه شدم. وگرنه کاملاً وقوف دارم که ترجمه حوزهای تخصصی است و آثار من قطعاً از منظر خوانندگان، به ویژه متخصصین ترجمه، اشکالات فراوانی دارد.
3. به نظر شما انقلاب باید جامعهگرا باشد یا دولتمحور؟
حزب اراده ملت ایران بر دو محور بنیادی تاکید و تمرکز دارد:
-
تحزبمحوری
-
رویکرد سوسیال دموکراسی
تلاش من تأکید بر این دو مدار حزب است تا حد امکان متونی را برای استفاده مخاطبان و علاقهمندان و همحزبیها و همفکران سیاسی به زبان فارسی فراهم کنم. لذا هم در زمینه تأسیس حزب و هم سوسیال دموکراسی اقدام به ترجمه یک سلسله و یک مجموعه کاربردی ویژه نیروهای کنشگر کردم.
4. آیا میتوان آرمان سوسیال را از تاریخ ناامیدیها و شکستها نجات داد؟
دقیقاً یکی از اهداف ما از انتشار و توزیع این سلسله کتابهای سوسیال دموکراسی، رساندن این پیام مهم به جامعه بوده که وظیفه دارند واژگان و مفاهیم سیاسی را دقیق به کار ببرند. کمونیسم، مارکسیسم، سوسیالیسم، سوسیالیسم دموکراتیک و سوسیال دموکراسی هر کدام مفاهیم مجزا و گاهی کاملاً متفاوت و متعارضی هستند. لذا من در این مصاحبه پاسخهایم را حول مفهوم «سوسیال دموکراسی»، آن هم مدلی که ما طرح کردیم یعنی مدل نوردیک، تنظیم و تقدیم شما میکنم؛ چون در مورد هر یک از رویکردهای بالا، مروجان و مبلغان مربوطه باید از عهده پاسخها برآیند.
5. آیا وقتی از سیاست رادیکال دم میزنیم، میخواهیم به تمام جنبههای جامعه بورژوایی پایان دهیم؟ یا نه، آیا راهی برای ترکیب بهترین سنتهای سوسیالیستی و لیبرالی وجود دارد؟
این پرسش مبنی بر ترکیب سوسیالیستی و لیبرالیستی، پرسش چندان درست و دقیقی نیست. کلاً ایسمها در طول تاریخ بر اساس شرایط پیشآمده، تحولات ایجاد شده، تجارب به دست آمده و ضعفها و قوتهای آشکارشده رو به تعدیل و تصحیح رفتهاند. خود را تا حدودی سازگار و تعدیل کردند. خوانشهای رادیکال و انقلابی سوسیالیستی جای خود را در بسیاری از جوامع به رویکردهای محتاطتر و محافظهکارتر دادهاند؛ به طوری که سوسیال دموکراسی مدل نوردیک در واقع اساس لیبرالیسم اقتصادی را میپذیرد و تنها درصدد رفع تندیها و تیزیها، کاستن از تبعات منفی و عوارض آن و مدیریت چالشهای ناخواسته و ناعادلانه آن است.
قبل از خواندن کتاب مردمسالاری اجتماعی (سوسیال دموکراسی) این کلمه برای من مفهوم پیچیدهای داشت. پیشزمینهای که من از آن داشتم از این قرار بود:
سوسیالیسم که در فارسی جامعهخواهی یا جامعهگرایی نیز خوانده میشود، اندیشههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است که هدف آن ایجاد نظم اجتماعی و اقتصادی مبتنی بر برابری است؛ به معنای آنکه تمام قشرها و طبقات جامعه سهمی برابر و اندازه در سود همگانی داشته باشند.
سوسیال دموکراسی یک حرکت در مسیر اصلاح نظام سرمایهداری را با در نظر گرفتن عدالت اجتماعی میپیماید؛ ایدئولوژی سیاسی که در اصل از انتقال تکاملی و صلحآمیز جامعه حمایت میکرد.
با این تعریف که من از این کلمه داشتم، اسم کتاب مرا به خود جذب کرد تا جزئیتر با این مفهوم آشنا شوم.
شروع کتاب که با پیشگفتاری صریح آغاز شده است، مرا بسیار مشتاقتر به خواندن ادامه کتاب کرد. با خواندن کتاب و توضیحاتی که در مورد ارزشهای آزادی، برابری، عدالت و همبستگی داده شده است، باعث شد که بیشتر با عملکرد سیاسی سوسیال دموکراسی آشنا شوم. این چهارچوبهای حقوقی برای تضمین برابری و آزادی در برابر قانون مهم هستند و جامعه باید آزادی و عدالت واقعی را برای همه فراهم آورد.
ایده سوسیال دموکراسی باید هر روز محقق و همچنان ارزیابی شود. حال که ارزشهای هستهای عناصری پایدار هستند، سیاستها باید مطابق با شرایط متغیر جامعه تنظیم شوند. بحث مهم در خصوص سوسیال دموکراسی این است که این رویکرد بهطور مداوم در حال تغییر است، تحولات اجتماعی را در نظر میگیرد، تهدیدات و فرصتها را درک میکند و از این امکانات برای تغییر بهره میگیرد.