0 353 سه شنبه 23 مرداد 06:36 دسته مطلب :قلم حاما کد مطلب : 6688
جستاری درباب آزادی و دینداری

کاظم طیبی فرد

جستاری درباب آزادی و دینداری

بحث از مفاهیم اخلاقی و کاربست آنها در دین، نسبت دین با اخلاق، و اینکه ارزشها و مفاهیم حاوی آن چه کاربرد و چه نسبتی با آموزه ها، گزاره ها و مدعیات دینها دارند، بحث رایج و پردامنه ای بوده و هست، گمان می رود که در آینده نیز باشد.

بحث از مفاهیم اخلاقی و کاربست آنها در دین، نسبت دین با اخلاق، و اینکه ارزشها و مفاهیم حاوی آن چه کاربرد و چه نسبتی با آموزه ها، گزاره ها و مدعیات دینها دارند، بحث رایج و پردامنه ای بوده و هست، گمان می رود که در آینده نیز باشد.
اما در این مباحثات و مجادلات، التقاط و ادغام، خَلط مفاهیم و درهم آمیختگی های غیرضروری ای اتفاق می افتد که نه ضرورتی دارد و نه منطق و عقلانیتی. مثلا در باب ارزیابی ارزشی چون "آزادی" در چهارچوب ادیان، معمولاً چند مغالطه و خلط مفاهیم اتفاق می افتد که حاصل این آمیزشهای ناروا تولید و ارائه مباحثی حول نسبت آزادی  با یک دین خاص است. چنانکه به بحث از وجود و ارزشداری "ازادی" در اسلام نیز پرداخته می شود و یا ادیان مختلف و اسلام را دینی دارای آزادی درونی یا دارای آموزه های آزاد معرفی می شوند.
به گمان نگارنده ی این سطور، حداقل دو اشتباه-چه بصورت خلط مفهوم و چه بصورت مغالطه- موجد و موجب اصلی این اشتباه است.
لازم است که بر این نکته تأکید نمایم که بحث من درباب روا یا ناروا بودن چنین تفاسیری نیست. یعنی قصد آنرا ندارم که نفیاً یا ایجاباً به وجود آزادی در دین بپردازم بلکه به دلایلی که خواهد آمد، اعتقاد دارم، پرداختن به این موضوع و مفهوم و برقرار نمودن ملازمه بین مفهوم آزادی با دین-هر دینی- اساساً و در ذات خود اشتباه است.
لازمه ی وجود آزادی، و به طبع، لازمه عقلانیت و موجه بودن پرداختن به این مفهوم آن است که وجود"اختیار" را از قبل در نظر گرفته باشیم. یعنی تکلیف خود را با این مفهوم مشخص کرده و بدانیم که برای وجود آزادی به چه نوع و چه میزان از "اختیار" نیاز است. پیداست که در صورت عدم اعتقاد به وجود "اختیار" طرح موضوع "آزادی" منتفی به انتفاء موضوع و ملغی خواهد شد.
مساله ی من "اختیار" و موضع ادیان نسبت به آن نیست چراکه تمام ادیان الهی و غیر آن، موضع مشخصی در اینباره اختیار کرده اند بلکه نکته ای که قصد اشاره و تنذیر بدان را دارم این است که طرح مفهوم "آزادی" و تلاش در برقراری یا نفی وجود ملازمه ی بین آن با دین را از اساس بی مورد و ناوارد می دانم به این دلیل مشخص که دین از مقوله تکلیف است و نه حق.جایی که مساله و مقوله ی اصلی، تکلیف باشد، نه آزادی موضوعیت پیدا می کند و نه متعاقب آن، اختیار.
برای استدلال در این باره لازم می دانم که ابتدا به اشتباه اصلی در مواجهه ی ازادی و دین بپردازم  تا از خلال پرداختن  به آنها، مدعای اصلی خود را که در فراز قبلی عرضه نمودم، مستدل نمایم. 
۱.عدم تمایز مفاهیم"آزادی از"با "آزادی در":
همانگونه که ادوارد مور( فیلسوف انگلیسی قرن 1 م) بیان کرده و بنده هم با او همدل هستم، در ارزیابی و استفاده از مفاهیمی که بار ارزشی دارند، لازم است که میان دو گونه از هر ارزش تمایز قائل شویم.ارزشهای اخلاقی همگانی از قبیل آزادی،عدالت، شفقت،احسان و... در ذات خود دو گونه‌اند؛ارزش مورد نظر "از" یا ارزش مورد نظر "در".
بر این مبنا،باید میان "آزادی از" و "آزادی در" تمایز قائل شویم.
این مقدمه عرض شد تا به این نکته اشاره کنم که در بررسی مقوله‌ی "دین"، البته بعد از ایضاح مفهوم آن، باید مشخص شود که در این چهارچوب(concept) مورد نظر، "آزادی از چه؟" و "آزادی در چه؟"اینجا مقدمه‌ی دیگری نیز نیاز است یعنی نیاز است که تعریف مورد قبول خود از مفهوم "دین" را نیز از قبل مشخص کرده باشیم.
به نظر استاد مصطفی ملکیان،با سه گونه از مفهوم "دین" مواجهیم.اول دین به معنای نقشه‌ی راه،دوم دین به معنای نسخه‌ی درمانی و سوم دین به معنای قانون.
بنده از همین تقسیم بندی استفاده میکنم چون آنرا وافی به مقصود می‌پندارم.
اگر دین را به عنوان نقشه‌ی راه زندگی بدانیم و معتقد باشیم که دین یک نقشه‌ی راه جامع برای رهسپاری ما تا رسیدن به یک مقصد مشخص است"از" این نقشه آزاد نیستیم و نمیتوانیم بر خلاف آن حرکت کنیم اما بسته به شرایط،ممکن است از میزان قابل توجهی دارای آزادی "در" انتخاب بین مسیرهای ممکن باشیم.
اگر دین را به معنای نسخه‌ی درمان انسان بدانیم،آنگاه نه در پذیرش آن آزادیم و نه از پذیرش آن.
همچنین است اگر دین را به مثابه قانون بپنداریم.اگر دین را قانون حاکم بر جهان بدانیم،نه از آن آزادیم و نه در آن بلکه ملزم هستیم تمام آن قانون را نعل به نعل به اجرا درآوریم.
بنا بر این، فقط در یکی از تلقی‌های رایج از دین،آن هم به مقدار محدود و در حد امکانِ احتمالی آزادی عمل داریم.
بطور خلاصه و واضح، بنا بر ادعای ادیان، ما انسانها ملزم به انتخاب یک دین و التزام به آن هستیم و در صورت نپذیرفتن  دین،رستگاری و سعادتمان غیر ممکن است. پس در پذیرفتن دین، "آزادی از" وجود ندارد.
هنگامی که یک دین را اختیار کرده و خود را ملزم بدان نمودیم، با این انتخاب، از "آزادی در" هم خود را محروم کرده‌ایم چون بنا بر ادعا در هر سه تلقی از دین، دین یک بسته و پکیج مشخص و محدود است و از اینرو حق نداریم به برخی از الزامات آن معتقد باشیم و برخی دیگر را رد کنیم‌.
به شاهدی از این مدعا در نص قرآن  توجه کنید که "الذین یومن ببعضِ و یکفر ببعض، (نساء150)" یعنی کسانی که به برخی دستورات و باورهای دینی اعتقاد داشته و آنرا پذیرفته،اما برخی دیگر را رد می‌کنند،مومن نیستند.
بنا بر این، با نظر به دین و با بررسی درون دینی آزادی به هیچ گونه‌ای وجود ندارد و ممکن نیست.


۲.خلط مفاهیم اخلاقی و استلزامیِ اعتباری:
در گفتار مورد اشاره و متن تلخیصی آن، چند بار به توصیه‌های آزادی خواهانه در درون دین اسلام اشاره شده اما کل این اشارات، حاصل یک خلط مفهوم‌اند. 
مثلاً چنانچه به توصیه‌ی به آزادگی اشاره شده، منظور، آزادی از منویات دینی نیست بلکه غرض گوینده، آزادگی در معنای اخلاقی آن است.
در عبارت "اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید"مفهوم آزادگی به ارزش فطری درونی انسان اشاره دارد به این معنا که مخاطب را توصیه میکند، اگر حتی التزامی به دین ندارند به ارزشهای فطری خود پایبند باشند و بر مبنای تمایز حق و باطل در وجدان خود عمل کرده و دست از ظلم و تعدی بردارند.

در نهایت، به گمانم،بحث از آزادی در مقوله‌ی دین از یک اشتباه مبنایی نشات گرفته. اشتباه از آنجا نشات گرفته که به ملزومات آزادی توجه نکرده‌ایم. مقوله‌ی آزادی مستلزم مقوله‌ی حق است یعنی جایی که حق وجود دارد،آزادی قابل طرح است.این در حالی است که در چهارچوب دین، مقوله‌ی حق مطرح نیست. به جای "حق" دینها به "تکلیف" نظر دارند.
از اینرو، در مبحثی که مقوله‌ی "تکلیف" مبنا و اساس است،در اساس،طرح بحث از آزادی یک اشتباه ناشی از خلط مفاهیم و عدم ایضاح آنهاست.

پ‌ن: در باب مقوله‌ی آزادی و نسبت آن با حق،یادداشتی از نگارنده‌ی این سطور در نشریه‌ی "اراده ملت" با عنوان "آزادی و ملازمه‌ی حق و تکلیف" منتشر شده.

برچسب ها حاما اراده ملت احزاب کاظم طیبی فرد آزادی دین داری

قلم حاما

معرفی کتاب کاربست فلسفه در اخلاق‌حرفه‌ای (چاپ دوم)

در جهان شتاب‌زده امروز، کمتر کسی فرصتی می‌یابد که پیش از عمل، کار خود را در آیینه معیارهای اخلاقی بیازماید.

ضرورت پرداختن به جامعه‌شناسی زبان

جامعه‌شناسی زبان، دانشی است که به مطالعه‌ تعامل میان زبان و جامعه می‌پردازد و به بررسی این مسأله که چگونه عوامل اجتماعی همچون طبقه اجتماعی، جنسیت، قومیت، سیاست و قدرت بر شکل‌گیری، تحول و بکارگیری زبان اثر می‌گذارند. درجهانی که پویایی‌های ارتباطی روزبه‌روز پیچیده‌تر می‌شود، پرداختن به جامعه‌شناسی زبان نه تنها یک ضرورت علمی، بلکه نیازی اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی است.

نواختن سرنا از سر گشاد آن

دکتر بیژن عبدالکریمی، فیلسوف و اندیشمند معاصر ایرانی، در سال 1342 در تهران چشم به جهان گشود. او تحصیلات خود را در رشته فلسفه در دانشگاه تهران آغاز کرد و سپس با اخذ دکترا از دانشگاه مسلمان علیگر هند مسیر آکادمیک خود را ادامه داد. عبدالکریمی سال‌ها به عنوان استاد فلسفه در دانشگاه آزاد اسلامی تدریس کرد و در این مدت با ترجمه و شرح اندیشه‌های فیلسوفانی چون هایدگر و نیچه، جایگاهی ویژه در فضای فکری ایران یافت.

سبقت تورم از افزایش حقوق چگونه قابل مدیریت است؟

مطابق اعلام مرکز آمار ایران تورم نقطه به نقطه در تیرماه 1404 به رقم 41.2 درصد رسید که به معنای این است که خانوارهای کشور نسبت به تیرماه سال 1403 به‌طور میانگین 41.2 درصد برای خرید مجموعه کالاهای مورد نیاز خود بیشتر هزینه کرده‌اند.

جنگنامه یک پرستار

این روزها با دو کوله راهی بیمارستان می‌شوم. دوربین و لپ‌تاپ را که تنها دارایی ارزشمندم هستند، به‌همراه تعدادی کتاب و دفتر و کاغذ در یک کوله‌ می‌گذارم.

عدد یک و امنیت

به‌گواه شواهد بسیار، عدم شناحت و بی‌توجهی، نسبت‌به چیستی و کارکرد مفهوم یا واژه امنیت، بنیادی‌ترین چالش نهادهای تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر است.

چرا این مجموعه را ترجمه کردم؟

در جوامع دموکراتیک، این احزاب هستند که قوام‌بخش، تثبیت‌کننده و تعالی‌دهنده امر دموکراسی‌اند.

معرفی کتاب: آموزش حزبی؛ درس‌گفتارهای تشکیلاتی

«آموزش حزبی؛ درس‌گفتارهای تشکیلاتی» نوشته احمد حکیمی‌پور، نگاهی کاربردی و آموزشی به مفاهیم بنیادین کار حزبی و سازماندهی سیاسی است؛ کتابی مختصر اما پُرمحتوا که تجربه و تئوری را در مسیر آموزش نیروهای تشکیلاتی به‌هم پیوند می‌زند.

معرفی کتاب: «حاما حزب ما هست»

کتاب «حاما حزب ما هست» نگاهی تحلیلی به حزب اراده ملت ایران و مفاهیم کلیدی آن است. با نثری روان و تصاویر مستند، این اثر دعوتی به بازاندیشی در سیاست و مسئولیت اجتماعی است.

معرفی کتاب مردم سالاری اجتماعی (سوسیال دموکراسی)

نویسنده: توماس کاستینگ مترجم: خانم زهره رحیمی

قلم حاما