
19 مهر 1402-71*
ویژه نامه "در باب حال و روز دانشگاه"
چون شهریورماه در رسد، نمنمک نسیم بیداری از خواب تابستانی دانش آموزان و دانشجویان هم وزیدن میگیرد، همانسان که از عطش آسمان کاسته میشود و گهگاهی خنکایی به مشام می رسد.
کم سن و سالترها در تکاپوی خرید کیف و کفش و لوازم التحریر، بزرگترها در تشویش انتخاب واحد و شهریه. کم کَمک شهریور رو به آخر می رود و نقطهی آغاز درس نمایان می شود. گرچه همان کیف و کفش و قلم و مداد کوچکترها هم حالا برای خیلی ها به معضل و دغدغه تبدیل شده، مصائب دانشجویان و دانشگاهیان بسی بیشتر و پیشتر است. همیشه هم بوده امّا نمی توان کتمان کرد که امسال گونه ای دگر است.
چه به زعم مدافعان اوضاع جاری، هیاهوی رسانه ای باشد و چه به گمان اغلب دانشگاهیان، یک فاجعه، حتماً مسألهای مهم است که چندین و چند استاد و دانشجو در ورود به دانشگاه و در تحصیل و تلاش در آن دچار مشکل شوند. حتی اگر سخن مدافعان را بپذیریم، افت علمی خیل عظیم اساتید، خود مصیبتیست. آنها که دلیل اخراج اساتید را افت و رکود علمی آنان میخوانند و نام اخراج را به “قطع همکاری” مبدّل میکنند، گویی با این پاسخ از چاله در آمده و در چاه میافتند! حالا باید پاسخ بدهند که چه کردهاند که اینک اینهمه افت و رکود داریم. از آن گذشته، چگونه است که همین اساتید راکد، مورد اقبال عمومند و مورد علاقه دانشجویان!؟
بنابراین بود که در ویژهنامهای ضمیمهی نشریهی “اراده ملت”، به بهانهی آغاز سال تحصیلی، به مسائل و مصائب دانشگاه بپردازیم. مشکل هم از همینجا شروع شد چون امسال حتّی آغاز سال تحصیلی دانشگاه هم دقیقاً معلوم نبود و چند بار تغییر کرد. حتّی زمزمههایی مبنی بر آغاز کلاسها بصورت مجازی نیز به گوش رسید.
تازه دانشجوها هم هنوز بلاتکلیفند و قرار است پذیرفتهشدگان از اواخر مهر درسشان را بیآغازند. به این ترتیب، تازهواردها بلاتکلیف، کهنهکارها مضطرب و زعما و اساتید در تقلا، سال تحصیلی شروع شد. حالا ما از کدام معضل باید مینوشتیم که ریشهای تر و مبنایی تر باشد.
روزگاری، آسیبشناسیها می شد که فلان رشته و بهمان شاخهی دانشگاهی بازار کار ندارد و متناسب با جامعه نیست یا مواد درسی برخی رشتهها کارآمد نیست. اما حالا کار به آنجاها نمیرسد، مصائب بیشتر و پیشتر است و صعبتر. اصلاً نه استاد در جای خودش است نه دانشجو. نه این تکلیف خود را میداند و نه آن.
همهی اینها در حالیست که ما تجربهی تأثیرات دانشگاه در انقلاب اسلامی و انقلاب فرهنگی را در توشه داریم. قشر دانشگاهی که چنان در انقلاب مؤثر بوده و چنان بالا و پایین مناقشات انقلاب فرهنگی را به خود دیده که هنوز هم متصدیان آن انقلاب در تکاپوی توجیه یا تبرئهی خود هستند، بازهم آرام نگرفته. هنوز و بعد از چند دهه، دانشگاهها استقلال نیافته اند، نه از نظر مالی و نه حتی از نظر مدیریتی و حراستی.
پیداست که واکاوی منصفانه و عاقلانهی مسائل دانشگاه، هم به آرامش نیازمند است و هم به مجال. حال که انبوه مسائل گرد آمده، آرامشی هم نیست، سختترین کار، سخن گفتن، نوشتن و تمهید و نقد عاقلانه امور است. در حد توان و بضاعت، به قدر امکان و وسع، در این ویژهنامه به مسألهی دانشگاه پرداختهایم. گرچه ناکافی، گرچه کم، اما “حرکت بیهوده به از خفتگی”.
در این مجموعه، به گفتگو با اساتید نشستهایم و نقطه نظراتشان را جویا شدهایم. در باب دانشگاه و مقتضیاتش سخن گفتهایم و آنچه در زیستبوم ما میگذرد را با تجربیات فرنگی، کنار هم نهادهایم. برای گشودن راهِ مداقهی بیشتر، فیلم و کتاب معرفی کردهایم و از تراوشات ذهنی نو قلمهایی که همین امروز و فردا دانشگاهی خواهند شد آثاری آوردهایم.
این کوشش خُرد، نه اولین، نه آخرین، نه جامع و نه کافیست، امّا هست و خردهای ست از هزاران. دفتریست از هفتاد من کاغذ، تا دفاتر دیگر را دیگران پیگیرند، در مجالی دیگر.
فایل پی دی اف (PDF) نشریه را میتوانید از آدرس زیر دریافت نمائید:
ویژهنامه شماره 5: در باب حال و روز دانشگاه (ضمیمه نشریه شماره 71)