0 141 یکشنبه 24 دی 05:15 دسته مطلب :قلم حاما کد مطلب : 6577
ضرورت حفظ استقلال نهادهای مدنی و صنفی  (با نگاهی به انتخابات اسکودا در آبان 1402)

مسعود خادمی

ضرورت حفظ استقلال نهادهای مدنی و صنفی (با نگاهی به انتخابات اسکودا در آبان 1402)

نهاد‌ مد‌نی به مفهوم نهاد‌های واسط میان مرد‌م و حاکمیت، مجموعه ‌ای متشکل از افراد‌ی هستند که با اراد‌ه و انتخاب خود‌ و مستقل از د‌ولت، تشکل‌ها، گروه‌ها و انجمن‌ها یا اعضای همگنی را تشکیل می‌د‌هند‌ و جامعه مدنی مجموعه ویژه‌ای از نهادهای مختلف غیر دولتی است که میتواند مانع از تسلط دولت بر جامعه و فعال ‌سازی سایر بخش‌های جامعه شود

نهاد‌ مد‌نی به مفهوم نهاد‌های واسط میان مرد‌م و حاکمیت، مجموعه ‌ای متشکل از افراد‌ی هستند که با اراد‌ه و انتخاب خود‌ و مستقل از د‌ولت، تشکل‌ها، گروه‌ها و انجمن‌ها یا اعضای همگنی را تشکیل می‌د‌هند‌ و جامعه مدنی مجموعه ویژه‌ای از نهادهای مختلف غیر دولتی است که میتواند مانع از تسلط دولت بر جامعه و فعال ‌سازی سایر بخش‌های جامعه شود.
به دیگر سخن، نهاد‌های مد‌نی به نهاد‌هایی گفته می‌شود‌ که د‌ر راستای ایجاد‌ قابلیت برای توسعه سیاسی، فرهنگی و اجتماعی د‌ر یک کشور به عنوان واسطه میان مرد‌م و حاکمیت نقش ایفا می‌کنند‌. از مشخصه‌های عمده این نهادها می‌توان به غیرد‌ولتی بود‌ن آنان و عد‌م وابستگی تشکیلاتی و مالی به حاکمیت سیاسی و ارگان‌های د‌ولتی اشاره کرد.
نهاد مدنی باید در تعامل با حاکمیت و در عین حال حافظ استقلال خود نیز باشد. بدون چنین تعاملی هیچ گام مهمی به نفع جامعه نمی‌توان برداشت. اتفاقا یكی از توجیهات قدرت‌ها برای مخالفت با نهادهای مدنی، همین رفتار تقابلی آنها است. درحالی‌كه آنان باید بدانند كه نهادهای مدنی قوام‌دهنده و البته تعدیل و متوازن‌ كننده قدرت در جامعه هستند. لذا نهادهای مدنی در کنترل قدرت حاکمیت نقش ویژه‌ای دارند. از جمله در بحث کنترل قدرت، شفافیت، عدم سوء استفاده از موقعیت و غیره 
همواره باید توجه داشت که در یك نهاد صنفی-مدنی ؛ منافع صنفی نسبت به دیگر علایق اولویت دارد.
حال با این تعاریف و مقدمه استقلال کانون وکلای دادگستری از دو منظر قابل توجه است.
بعنوان یک نهاد مدنی و نشأت گرفته از گروهی از افراد با مشاغل خاص که مستقل از حاکمیت و نماینده‌ی یک صنف خاص و بخشی از جامعه هستند. 
بعنوان یکی از اجزای دادرسی های قضایی که در زمان دفاع از حقوق مردم( موکلین خود) بویژه در امور کیفری و مواردی که در مقابل قدرت عمومی باید از حق موکل خود دفاع نمایند.
دولت به مثابه حاکمیت که همه‌ی ابزارهای قانونی قدرت را در اختیار دارد، با توجه به ویژگی قدرت معمولا تلاش می‌کند هر کجا برای منافع گروهی خود ضروری ببیند، از آن ابزارهای قانونی سوءاستفاده نماید و مخالفت‌ها را نادیده بگیرد. 
البته حالتی را که حاکمیت برای حفظ منافع عمومی و جامعه، حقوق خصوصی را به نفع حقوق عمومی نقض می ‌نماید باید استثناء نمود که ضرورت زندگی اجتماعی آن را ایجاب می‌نماید. حالت ناپسند آن زمانی است که گروهی از حاکمان و مسئولین جامعه برای حفظ منافع گروهی خود، قوانین و اصول حقوقی را دستآویز قرار می‌ دهند. 
در این وضعیت، حالت ایده‌آل آن است که یک قدرت متناسب با آن وضعیت و موضوع، برای پیگیری حقوق جامعه و گروه مردم بتواند به نحو شایسته‌ای در مقابل این زورگویی تحمیل شده اقدام و در حقیقت واکنش مناسب داشته باشد.
در این معنی کانون وکلای دادگستری بعنوان یک نهاد صنفی و تخصصی که خودگردان و خودانتظام است، یعنی از جایی بودجه دریافت نمی‌کند و سازمانش را خود وکلا اداره می‌کنند در کنار نهادهای مدنی دیگری مانند احزاب، انجمن‌های غیرانتفاعی و ... قرار می‌گیرند و با توجه به ضرورت مهار قدرت، این سازمان‌ ها با آگاهی‌ بخشی و تشکل ‌یابی و جذب نیروهای متفکر، فعّال و علاقمند سعی در کنترل قدرت بصورت مسالمت آمیز ولی قاطع خواهند داشت.
از طرف دیگر، از آنجائیکه استقلال سیستم قضایی در بسیاری از موارد از ناحیه حاکمان مخدوش می‌گردد و وابستگی مالی و اداری دستگاه قضایی به ساختار اداری حکومت، مانع حفظ کامل استقلال قاضی و قوّه قضائیه می‌گردد، کانون وکلای دادگستری بعنوان نهادی که در زمان دادرسی های قضایی در بسیاری از مواقع در مقابل ساختار قدرت و در کنار مردم قرار می‌گیرد، منطقا و عقلا باید قدرت و جسارت کافی برای دفاع از جان، مال، حیثیت و آزادی مردم داشته باشد. در این معنی، وکیل و کانون وکلا، کاملا در مقابل دستگاه قضایی است.
هر‌چند هر دو گروه باید بدنبال اجرای عدالت باشند و در حالت ایده‌آل حتی در صورت عدم دفاع متهم یا وکیل وی، اصولا نباید نگرانی وجود داشته باشد، با این حال، این واقعیت که جایگاه اداری و منافع گروهی حتی بر روی قضاوت تاثیرگذار است، ضرورت استقلال و جدایی این دو مرجع را آشکار می‌سازد. 
از زمان استقلال کانون وکلای دادگستری در سال ۱۳۳۳ تاکنون، مکرر و مستمر از استقلال کانون وکلای دادگستری به نفع ساختار حاکمیت و قوّه قضاییه تحدید و بعضا نقض گردیده است.
منظور از لزوم استقلال کانون وکلا، همه‌ی شئون آن است بطوریکه دریافت پروانه وکالت، فعالیت‌های وکالتی، مدیریت مجموعه وکالت و همه‌ی بخش‌های مربوط به حرفه‌ی وکالت باید خارج از کنترل حاکمیت و قوه‌ی قضائیه باشد ولی با این حال تاکنون بویژه از طریق دخالت در انتخابات هیات مدیره کانون‌های وکلای دادگستری، استقلال کانون وکلا بصورت گسترده‌ای نقض گردیده است. 
در آخرین مورد آن، در روز ۲۴ آبانماه سال جاری در حالیکه انتخابات برای تعیین اعضای هیات رئیسه اتحادیه سراسری کانون‌های وکلای دادگستری بعد از حدود دو ماه فعالیت و رایزنی نامزدها و هیات مدیره کانون‌های وکلای دادگستری در حال برگزاری بود، دادگاه عالی انتظامی قضات با صدور دستوری صلاحیت چند تن از نامزدها را رد کرد. این در حالیست که هیچ مبنای قانونی برای دستور مذکور و اعلام نظر در مورد صلاحیت نامزدهای هیات رئیسه اسکودا توسط دادگاه عالی انتظامی قضات وجود ندارد. متاسفانه دولت رسماً تلاش دارد به طرق مختلف هم در انتخابات این نهادها و هم در تعیین هیئت‌مدیره‌هایشان مداخله نماید و به راستی چه چیزی از این مضحک‌تر که حکومتها در هیئت مدیره‌ی یک نهاد مدنی سهمیه داشته باشد؟!
در این نوبت از تاریخ نامه و در مقاله ای از "زبان زنان"، سرگذشت سراج النساء بیگم، بانی تاسیس اولین دوره دکترای ادبیات فارسی در دانشسرای عالی ایران را می خوانید.
روزنامه "زَبانِ زَنان" نشریه ‌ای اجتماعی، تربیتی، سیاسی، و از مهم ‌ترین نشریات "بانوان" ایرانی، سومین روزنامه زنان بود که در طول تاریخ در ایران منتشر شده است.
این روزنامه از تاریخ ۲۷ تیرماه سال ۱۲۹۸ تا دی‌ماه سال ۱۳۲۴، در سه دوره و در مجموع ۶۸ شماره منتشر شد. صاحب امتیاز و ناشر آن صدیقه دولت ‌آبادی (۱۲۶۱–۱۳۴۰) از فعالان حقوق زنان در ایران بود.
در سرلوحۀ تمام شماره‌ های زبان زنان، این عبارت درج شده بود: «فقط اعلانات و مقالات و لوایح خانم ها و دختران مدارس پذیرفته می‌ شود و در طبع و جرح آن، اداره آزاد است». به ‌این ‌ترتیب، برای نخستین ‌بار در تاریخ مطبوعات ایران، تبعیض مثبت جنسی برای انتشار مقاله در یک نشریه اعمال شد.
هنگامی‌ که مقاله ‌ای از مردان به روزنامه می ‌رسید، دولت ‌آبادی ضمن اعلام دریافت آن و اشاره به نوشتۀ سرلوحۀ روزنامه، تذکر می ‌داد: «نگارش شما را چاپ نخواهیم کرد». به نظر می ‌رسد که در مواردی، دولت ‌آبادی از این قاعده عدول می ‌کرد، چنان‌ که در شمارۀ اول روزنامه (اول مرداد ۱۲۹۹)، شعر «کفن سیاه» را از میرزادۀ عشقی به چاپ رساند.
سر مقاله‌ های زبان زنان را خود صدیقه دولت ‌آبادی می ‌نوشت؛ بقیۀ مطالب روزنامه را که شامل مطالب ارسالی به دفتر روزنامه و اخبار و مباحثی دربارۀ امور مملکتی و مسائل زنان و دختران بود، دیگران می ‌نوشتند و با نظارت سردبیر چاپ می‌شد.
این روزنامه در سال اول انتشار، مانند دیگر نشریات اختصاصی زنان در آن دوره، به لزوم تحصیل دختران و ضرورت تأسیس مدارس دخترانه، مباحث مربوط به امور شخصی زنان مثل انتخاب همسر، روابط زن و شوهر، اصول خانه ‌داری و حفظ ‌الصحه، اهمیت جایگاه زنان در جامعه و انتقاد از شرایط تحصیل زنان و دختران ایرانی می ‌پرداخت.
از همان شماره‌ های نخست، داستانی با عنوان «داستان رقت ‌انگیز» به‌ صورت پاورقی در روزنامه چاپ، و نام نویسنده به ‌اختصار «ص. د.» درج می‌شد، که همان صدیقه دولت ‌آبادی است. این داستان که تا شمارۀ هفتم سال دوم ادامه داشت، در ‌واقع بیانگر خط ‌مشی نشریه، انتقاد از شرایط فردی و موقعیت اجتماعی زنان ایرانی و احقاق حقوق آنها بود.
از سال دوم انتشار، افزون ‌بر موضوعات یاد ‌شده، رخداد های سیاسی کشور، نقد و بررسی عملکرد دولت های وقت و اخبار خارجه و داخله نیز به مطالب روزنامه افزوده شد.
 
"زبان زنان" و آموزش
یکی از هدف ‌های جدی روزنامه‌ "زبان زنان" پیگیری سواد آموزی و آموزش و پرورش رایگان از طرف دولت برای دختران بود.
این نشریه در سال ۱۳۳۸ می‌نویسد «بدبختی از بی ‌علمی است. از بی ‌دانشی است.» شعار همیشگی این نشریه برای مقابله با جهل این بود: «مدرسه! مدرسه! مدرسه!»
"زبان زنان" اولین روزنامه ‌ای است که توسط یک زن در ایران تأسیس و منتشر شد و در مقالات نوشته ‌شده توسط زنان به حقوق زنان پرداخت، همچنین تلاش کرد تا از واژه ‌های فارسی به‌ جای کلمات عربی استفاده کند.

"زبان زنان" و مرتجعان
تعجب ‌آور نیست که "زبان زنان" از همان ابتدا دشمنان سر سختی در میان مرتجعین متعصب و دولتی‌ های فاسد پیدا کرد. شب ‌نامه‌ ها، شایعات و مقالات خصمانه در روزنامه‌ های دیگر و در حمله به "زبان زنان" نویسندگان و صاحب آن منتشر شد که بخشی از اقدامات آن‌ ها بود.
محل نشر و دفتر مجله بارها مورد حمله متعصبین قرار گرفت که در حملات خود از پرتاب سنگ و حتی از سلاح گرم استفاده کردند. پس از این حملات بود که صدیقه دولت ‌آبادی برای حفظ امنیت خود به خانه جدیدی نقل مکان کرد و موفق شد تا به انتشار روزنامه ادامه دهد.
 
"زبان زنان" و سیاست
سال دوم انتشار روزنامه با حادثه کودتای اسفند 1299 همزمان بود و به همین سبب نشریه زبان زنان تعطیل شد.
روزنامه زبان زنان نه تنها تحولات سیاسی كشور را به طور کامل پیگیری می ‌كرد، بلكه با نقد و بررسی عملكرد دولت های وقت، تلاش می‌ کرد مواضع سیاسی زنان تجدد طلب و آزاد اندیش را بیان كند و راه را برای مشاركت زنان در عرصه سیاسی هموار کند.
در جریان قرارداد ۱۹۱۹ این روزنامه به افشاگری علیه نمایندگان سیاسی دولت انگلیس در ایران و طرفداران آن پرداخت و با درج مقاله ‌ای در شماره ۵۵ با عنوان «مجلس عالی بادگیر»، جلسه ۱۲ آذرماه ۱۲۹۹ مجلس شورای ملی را كه با حضور احمد شاه و بیست نفر از رجال، وزرا، نمایندگان مجلس چهارم و علما تشکیل شده بود، مورد نقد و ارزیابی قرار داد.
در این مقاله بر انتخاب آزاد نمایندگان توسط مردم تأكید شده و بیان می ‌كند: «نه همین كه در عمارت بهارستان هر كسی به نام اعضای آن جمع شد می تواند كه از طرف اهالی مملكت در سرنوشت كشور و ملت دخالت نماید».
 
این مقاله و مقاله دیگری با مضمون "ابراز نگرانی از حضور نیروهای انگلیسی و تسلط آنها بر نیرو های قزاق" باعث شد سپهدار تنكابنی رئیس‌ الوزرای وقت، دستور توقیف روزنامه را صادر كند.
او در تلگراف ۱۵ دی ماه ۱۲۹۹ به حاكم اصفهان نوشت: «روزنامه زبان زنان بدون اجازه وزارت داخله و معارف، جدیداً در اصفهان عرض اندام كرده است و برخلاف سیاست دولت دُرافشانی می كند. البته توقیف كرده اطلاع دهید.»
 "زبان زنان" در تهران؛ نشر و قیمت
با توقیف نشریه "زبان زنان" در اصفهان و پس از عزیمت صدیقه دولت ‌آبادی به تهران در سال 1300، زبان زنان با خط نستعلیق ملک ‌الخطاطین و چاپ سنگی و با شعار «الجنه تحت اَقدام الامهات (بهشت زیر پای مادران است)» دوباره منتشر شد.
انتشار زبان زنان در تهران تا پایان سال دوم ادامه داشت و با رفتن صدیقه دولت ‌آبادی به فرانسه برای ادامه تحصیل این نشریه تعطیل شد. این مجله در تهران از فروردین تا آذر سال ۱۳۰۱ و در مجموع تنها در شش شماره منتشر شد.
دفتر این روزنامه نخست در مدرسۀ «ام ‌المدارس» اصفهان، و سپس در قصر شمس ‌آبـاد بود. "زبان زنان" در چاپخانه حبل ‌المتین در چهار صفحه دو ستونی به ابعاد ۲۱ در ۳۴ سانتیمتر چاپ می ‌شد و اوایل هیچ‌ گونه تصویری نداشت.
نرخ اشتراک سالانه "زبان زنان" به ترتیب ۱۲ و ۳۰ قران برای نسخه‌ های دو هفته ‌نامه و هفتگی بود که دانش آموزان دختر از تخفیف برخوردار بودند.
 
زبان زنان" ویژگی‌ ها
از ویژگی‌ های محتوایی روزنامه زبان زنان می‌ توان به ساده ‌نویسی و استفاده از كلمات اصیل فارسی در صفحات روزنامه اشاره كرد. برای نمونه در توضیح اینكه «خانم» كلمه ‌ای فارسی نیست و این لقب از زمان حكومت مغول‌ ها به كار رفته است می‌ نویسد: «بیگم» نیز مانند «خانم» از مغول‌ ها مانده است و فارسی این لقب «بانو» است.
دولت آبادی میان احقاق حقوق زنان در جامعۀ مرد سالار ایران و تغییر در زبان فارسی رابطه ‌ای مستقیم می ‌دید؛ به همین سبب، با به ‌‌کاربردن کلماتی که ماهیت مرد سالارانه داشت، سخت مخالفت می‌ کرد.
دولت ‌آبادی در این نشریه به صراحت هم حجاب و هم سیاست‌ های انگلیس در ایران را نقد می ‌کرد. به همین دلیل مورد تهدید جانی قرار گرفت و دفتر نشریه با تلاش زیاد از حمله اراذل و اوباش مصون ماند.
این نشریه ۲ سال پس از انتشار، به دلیل سرمقاله ‌های صریح صدیقه دولت ‌آبادی علیه انگلستان در ایران، برای ۱۳ ماه از انتشار محروم شد. ولی سرانجام در سال ۱۳۲۱ زبان زنان مجدداً به صورت مجله ‌ای ۴۸ صفحه ‌ای منتشر شد.
 
"زبان زنان" دوره های انتشار

دوره اول
"زبان زنان" در آغاز انتشار و در اصفهان (دوره اول) به ‌عنوان دو هفته ‎نامه کار خود را آغاز کرد، اما پس از اولین سال انتشار، به‌صورت هفته ‌نامه در آمد.
 
دوره دوم
پس از توقیف روزنامه در اصفهان ، دولت ‌آبادی راهی تهران شد و ۲۶ ماه بعد، روزنامۀ خود را به شکل مجله، و با همان نام منتشر کرد. چاپ مجله از حروف سربی در چاپخانه حبل ‌المتین اصفهان، به خط نستعلیق ملک ‌الخطاطین و چاپ سنگی تغییر کرد و در چاپخانه مروی تهران منتشر شد.
انتشار مجله به شکل ماهنامه، و در هر نوبت در ۳۲ صفحه بود. بهای مجله، سالیانه ۴۰ قران، و برای دختران دبستان ۱۸ قران منظور شده بود. محل اداره به ‌طور موقت در فخرآباد و جای پخش آن در خیابان چراغ ‌برق در «دواخانۀ غربی» بود.
شعار مجله «الجنة تحت اقدام الامهات» (بهشت زیر پای مادران است)، و فهرست مندرجات در پشت جلد مجله درج می‌ شد. 
انتشار این دوره از مجله، کوتاه بود و به ‌سبب بیماری صدیقه دولت ‌آبادی و مسافرت های او به خارج از ایران، انتشار مجله در ۱۳۰۱ ش متوقف شد.
 
دورۀ سوم
اولین شماره از دورۀ سوم این مجله پس از وقفه ‌ای ۱۳ساله، بار دیگر در تهران، با قطع کوچک، در آذر ۱۳۲۱ آغاز، و حدود ۳ سال در ۱۱ شماره منتشر شد.
مجله در سال اول به صاحب ‌امتیازی صدیقه دولت ‌آبادی و سردبیری اختر معدلی بود و در چاپخانۀ سپهر چاپ می‌شد.
صدیقه دولت‌ آبادی، این بار، مرام مجله را «تربیت مادران» معرفی کرد. در بالای عنوان مجله، جملۀ «بهشت زیر پای مادران است» همچنان به چشم می ‌خورد. 
با وجود تمـام افکـار فمینیستی دولت ‌آبادی، در ظاهر مطالب مجله در این دوره فقط در چارچوب خانه ‌داری و صرفه‌ جویی و همسرداری، و نیز بازتاب دستاورد و گزارش های کلاس های «کانون بانوان» بود.

 
صدیقه دولت آبادی (۱۲۶۱–۱۳۴۰)
بنیان ‌گذار نشریه زبان زنان، صدیقه دولت ‌آبادی، فرزند حاج میرزا هادی دولت ‌آبادی و خواهر یحیى دولت ‌آبادی (د ۱۳۱۸ ش/ ۱۸۶۲ م)، در اصفهان به دنیا آمد. او آموزش مقدماتی را در محیط خانواده گذراند. در ۱۶سالگی با اعتضاد الحکما ازدواج کرد و به تهران رفت. در ۱۲۹۶ ش، پس از درگذشت پدرش، به اصفهان بازگشت؛ در آنجا، او اولین دبستان دخترانه‌ به نام «مکتب‌ خانۀ شرعیات» را تأسیس کرد. ایجاد انجمن «شرکت خواتین اصفهان»، هم‌ زمان با تأسیس دبستان «ام‌ المدارس» برای دختران بی ‌بضاعت، از دیگر فعالیت های دولت ‌آبادی بود. او در ۱۲۹۸ ش، نشریۀ زبان زنان را با سرمایۀ شخصی در اصفهان منتشر کرد.

سپاس ویژه از علی سلیمانی 
منابع:
پریسا سنجابی. دایره المعارف بزرگ اسلامی . نشریات زنان در ایران: زبان زنان
ببران، صدیقه (1381). نشریات ویژه زنان: سیر تاریخی نشریات زنان در ایران معاصر. تهران: روشنگران و مطالعات زنان، ص49.
صدرهاشمی، محمد(1364). تاریخ جراید و مطبوعات ایران. ج.3. اصفهان: کمال، ص6-10.
خسرو پناه، محمد (1381). هدف‌ها و مبارزه زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی. تهران: پیام امروز. ص241.
اتحادیه، منصوره، «نقش زنان در انقلاب مشروطه»، تاریخ معاصر ایران، تهـران، ۱۳۸۰ ش، س ۵، شم‍ ۱۸؛
زبان زنان، به کوشش صدیقه دولت‌آبادی، اصفهان/ تهران، شماره‌های مختلف

منبع: عصر ایران
 

برچسب ها حاما اراده ملت احزاب مسعود خادمی

قلم حاما

دکتر مسعود پزشکیان :"مهم ترین عهد من باشما؛ صداقت است.

چرا باید به ندای "هل من ناصر"ایشان لبیک گفت واجابت کرد.برای جانفشانی وخدمتگزاری او، آماده نصرت ویاری ایشان شد. چون به رساترین شکل ممکن از عمق وجودش،با راستی ودرستی با ملت عهد بسته است آنجا که می گوید: 'گردنم در گرو وعده هایم' بنابراین عهد وپیمان می بندیم.چه امروز،چه فردای انتخابات وپیروزی،به او وفادارباشیم. حال،چه باید کرد؟وظیفه چیست؟ الزامات این عهد چگونه باید باشد.انتظار از عهدگزاران چیست؟

روز گرامیداشت مقام معلم در آینه تاریخ

عموم مردم گمان می کنند  که نامگذاری روز معلم به مناسبت شهادت شهید مرتضی مطهری است در حالیکه روز گرامیداشت مقام معلم سابقه ای بیش از آن دارد و شهادت استاد مطهری در یازدهم اردیبهشت1358 باعث شد تا در تقویم نظام نوپای جمهوری اسلامی که آن زمان تنها چند ماهی از استقرارش نگذشته بود، تثبیت شود.

شفافیت در کلونی زنبورها

در کلونی زنبورها و در کندو، جایگاه تخم گذاری ملکه بزرگتر و تخم آن بزرگتر از تخم های زنبور کارگر است. و به طوری که جایگاه آن به طور شفاف دیده می شود، یعنی روی آن لایه شفافی است که تخم کارگر از ملکه تشخیص داده می شود. حالا اگر زنبورهای کارگر تخم اشتباهی یا به عمد، برای تکثیر ژن نوع خود در این کندوها تخم گذاری کنند و لارو ایجاد شود یک لارو نر و عقیم خواهد بود که توسط زنبورهای پلیس، معدوم می شوند و علت این کنترل و تخریب، شفافیت است.

هیولای جنگ

جنگ، بخشی از تمدن انسان است و شاید گفته شود که عمده جهش های تمدنی انسان، محصول جنگ است. اعراب، هنگامی متوجه زندگی خوب شدند، که به ایران و روم حمله کردند. و به‌همین علت با استفاده از ایرانیان و با حکومت بر خود ایرانیان زندگی راحتی برای خود ایجاد کردند. از سوی دیگر جنگ ابزاری برای استرداد حق و به جای خود نشاندن ظالم است، که اگر صورت نگیرد منابع و فرصت های بسیاری نابود می‌شود. 

چالش شوراهای شهر

عصر سه‌شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ نشست خبری اعضای شورای شهر کرج با اصحاب رسانه در سالن شهیدان نژادفلاح کرج برگزار گردید. در این نشست چهارساعته تعدادی از خبرنگاران و مدیران رسانه‌های مکتوب و مجازی سوالات خود را شفاف در خصوص مدیریت شهری و حواشی عملکردی شورا و شهرداری مطرح نمودند. به فراخور سوالات و تناسب آن با کمیسیون‌ها، اعضای شورا توضیحات و توجیهاتی ارائه نمودند که بعضا به دلیل عدم اقناع خبرنگاران سوال کننده به بحث‌های چالشی دو طرفه منجر گردید.

چرایی و چگونگی مواجهه با ناامکانی اتحادیه‌های کارگری

انتظار می‌رود که مخاطب گرامی در همین مطلع کلام، با دقت در عنوان یادداشت، دریابد که قرار نیست این نگاشته به وضعیت فقدان اتحادیه و چرایی این فقدان بپردازد. چرا که اساسا در خصوص تحقق نهادهای مدنی فراگیر و سازنده، نیازمند زیرساخت‌ها و فرایندها و قوانین و رویکردهایی در حاکمیت و جامعه هستیم، که در حال حاضر در حکومت و جامعه ایران فراهم نیست.

بیش از ۲۹ هزار کارگر طی یک سال قربانی حوادث کار شدند

درحالی‌که داده‌های آماری سازمان پزشکی قانونی از افزایش بیش از ۱۱ درصدی مرگ و مصدومیت کارگران در محیط کار حکایت دارد، مقام‌های وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی مدعی‌اند که آمار حوادث کار به زیر ۱۰ درصد کاهش یافته است.

آیا پیمان سنتو می‌توانست مادر اتحادیه‌ای همانند اتحادیه اروپا در منطقه خاورمیانه باشد؟

عضویت ایران در اتحادیه‌های بین‌المللی و منطقه‌ای به سال‌های پس از جنگ جهانگیر دوم می‌رسد. امروزه سازمان‌ها و اتحادیه‌های اقتصادی بین‌المللی نقشی پررنگی- به ویژه در وضعیت اقتصادی و سیاسی جهان- ایفا می‌کنند که کمی با کارکرد این نهادها در گذشته متفاوت است. در جهان امروز دست‌کم پنج اهمیت می‌توان برای این اتحادیه‌ها برشمرد:

چرا نسل جوان علاقه ای به مشارکت در اداره کشور ندارد

 احسان خاندوزی وزیر اقتصاد دولت ابراهیم رئیسی در اظهار نظری کم‌سابقه درباره آینده مدیریت کشور گفته است؛ با نسلی مواجه هستیم که انگیزه و تمایلی در امر اداره کشور ندارند! روشن است که این ادعا ناظر به اوضاع و احوال جوانان متخصصی است که در هر جای جهان که باشند توان درخشیدن را دارند و گرنه برخی جوانان از ما بهتران که به دنبال بهره گیری از رانت های فراوان از محل تصدی های مدیریتی هستند هرگز روحیه خدمت‌گزاری خود را از دست نمی‌دهند! اما چرا به باور یکی از وزرای انقلابی دولت سیزدهم نسل جوان دیگر چندان علاقه ای به مشارکت در اداره کشور ندارد؟

تمرین دموکراسی

تغییر در مدیریت کلان حزب صحبت امروز و دیروز نیست. چند سالی می شد که آقای دکتر حکیمی پور _ دبیرکل سابق حزب اراده ملت ایران- اصرار بر این موضوع داشت که شخص دیگری از اعضای حزب سکان مدیریت را در دست بگیرد.

قلم حاما